در شرایط کنونی بدلیل رشد آهسته سرمایهگذاری در توسعه شبکههای آبیاری، بهرهبرداری غیر پایدار از منابع آب در بسیاری مناطق مانند شمال آفریقا، شمال چین، هند و غرب آمریکا ادامه خواهد یافت. در این حالت پیشبینی میشود که کل برداشت آب در دنیا با 22 درصد افزایش نسبت به سال 1995 به 4772 کیلومتر مکعب در سال 2025 برسد. بیشترین تشدید شرائط بحرانی آب در آینده به نواحی غرب آسیا و شمال آفریقا اختصاص خواهد داشت که از 69 درصد در سال 1995 به حدود 90 درصد در سال 2025 خواهد رسید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیده بان امنیت غذایی، مطابق گزارش بانک جهانی کاهش سالانه منابع داخلی آب شیرین در کشور ایران 3/6 برابر شاخصهای جهانی است که کشاورزی به تنهایی دلیل 91 درصد کاهش سالانه منابع آب شیرین در ایران است. براساس برآوردها هر کشوری که متوسط سرانه آب قابل دسترس آن کمتر از 1700 مترمکعب باشد در وضعیت خطرناک قرار دارد. از آنجاکه متوسط حجم کل آب سالانه کشور رقمی ثابت است، چنانکه بیان شد افزایش تقاضای آب بویژه در بخش کشاورزی متوسط سرانه آب قابل تجدید را کاهش داده بهطوریکه این رقم از حدود 5500 مترمکعب در سال 1340 به حدود 2500 مترمکعب در سال 1367 و حدود 1700 مترمکعب در سال 1385 رسیده و پیشبینی میشود در سال 1400 به حدود 1300 مترمکعب برسد. در این شرایط باید علاوهبر بهبود مدیریت بهرهبرداری از منابع آبی در جهت افزایش کارآیی مصرف آب نیز اقدام نمود که به نظر میرسد یکی از راههای مؤثر، استفاده از نظامهای آبیاری تحت فشار باشد. تحقیقات متعدد در جهان نشان میدهد که استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار میتواند علاوهبر کاهش مصرف آب، افزایش تولید بههمراه داشته باشد. این سیستمها قادر خواهند بود از 30 تا 60 درصد صرفهجویی در مصرف آب و از 20 تا 70 درصد افزایش در تولید محصولات کشاورزی را فراهم نمایند.
اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار بویژه در کشورهایی با شرایط آب و هوایی نظیر ایران که میزان بارندگی در آن اندک بوده و یک سوم میانگین جهانی است، میتواند در بهبود تولیدات زراعی بسیار مؤثر باشد. ضمن اینکه باید به این نکته مهم توجه داشت که با وجود مشکلات زیاد در رابطه با تأمین منابع آبی و آبیاری اراضی کشاورزی، میانگین کارایی مصرف آب در روشهای سنتی و رایج کشور بین 30 تا حداکثر 40 درصد است. از جمله مزایای اجرای طرحهای آبیاری تحت فشار میتوان به موارد ذیل اشاره نمود: 1- توزیع یکنواخت آب در زمینهای زراعی 2- بالارفتن راندمان مصرف آب و صرفهجویی در آن 3- عدم نیاز به تسطیح و تراسبندی 4- عدم وقوع تنش کم آبی در طول دوره رشد گیاهان 5- امکان آبیاری در اراضی شیبدار6- جلوگیری و کاهش فرسایش خاک 7- کاهش هزینههای کارگری در طول سال زراعی، به این ترتیب به نظر میرسد هر چند درابتدای اجرای این طرحها نیاز به سرمایهگذاری زیادی وجود دارد، اما حتی در میان مدت میزان افزایش تولیدات زراعی و راندمان مصرف آب بسیار از نظر اقتصادی مقرون به صرفه و بنفع کشاورزان باشد. از آنجاییکه تأمین سرمایهگذاریهای موردنیاز برای کشاورزان دشوار است، لذا تسهیلاتی که از منابع بانکی دریافت میشود، میتواند در ترغیب و تشویق کشاورزان به استفاده از این نوع نظامهای آبیاری مؤثر باشد. البته در این میان بهترین نقش در گسترش و توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار را بانک کشاورزی در کشور دارد، چنانکه به خصوص در چند سال اخیر مطابق آمار موجود این نقش بسیار برجسته و بارز بوده است.
ورود آبیاری تحت فشار به کشور مربوط به اوایل دهه 1350 شمسی است که به صورت پراکنده در بعضی نقاط از جمله استان خراسان، فارس و منطقه مغان، سیستمهای بارانی و قطرهای اجرا گردید. ولی تا سال 1368 فقط حدود 50 هزار هکتار تحت پوشش این سیستمها قرار گرفت.
اما روند رو به گسترش ایجاد سیستمهای آبیاری تحت فشار و شبکههای فرعی آبیاری و زهکشی در سالهای گذشته بسیار مشخص و بارز میباشد. در سال 1398 با استفاده از اعتبارات بانک کشاورزی در 200 هزار هکتار از اراضی کشور این سیستمها ایجاد شده است. بهطوریکه تنها در 10 ماهه نخست سال 1398 بالغ بر 689 میلیارد ریال تسهیلات برای اجرای 1865 طرح آبیاری تحت فشار پرداخت شده است. همچنین سهم تسهیلات در آبیاری بارانی کمتر و در آبیاری قطرهای که کارآیی بالاتری در مصرف بهینه آب دارد افزایش یافته است. آمار مذکور نشاندهنده سرعت شتابنده اجرای طرحهای مذکور با تسهیلات بانکی است، با اینحال هنوز نسبت به اراضی آبی موجود در کشور و حتی بسیاری از اراضی دیم که قابلیت اجرای آبیاری تحت فشار در صورت انتقال آب را دارند، کافی به نظر نمیرسد. زیرا طبق دادههای آماری موجود تا پایان سال 1398 بیش از 2 میلیون و 300 هزار هکتار از اراضی کشور مجهز به سیستمهای تحت فشار هستند در صورتیکه از نظر علمی و عملی قابلیت اجرای این سیستمها در اراضی آبی و دیم کشور بیش از 8 میلیون هکتار میباشد. بنابراین روشن است علیرغم اعتبارات و تسهیلات بانکی موجود که بخش قابل توجهی از آن نیز بلاعوض میباشد موانعی در ایجاد این سیستمها وجود دارد، عمدهترین این مشکلات و موانع بطور خلاصه عبارتند از: عدم آگاهی و دانش کافی کشاورزان در رابطه با مزایای طرحهای آبیاری تحت فشار، ضعف برنامههای آموزشی و ترویجی از طرف متولیان بخش کشاورزی برای بهرهبرداران کشاورزی در کشور، اختلاف در مالکیت اراضی وحقابه کشاورزان، کوچک بودن وسعت اراضی زراعی بهرهبرداران و عدم صرفه اقتصادی جهت اجرای طرحهای مذکور، چنانکه تحقیقات میدانی نگارنده در استان خراسان شمالی حاکی از آن است که از مهمترین دلایل کشاورزان در عدم اقبال به اجرای طرحهای آبیاری تحت فشار نخست عدم آگاهی و اطلاع کشاورزان از مزایای این سیستمها در افزایش تولیدات زراعی و راندمان مصرف آب و نیز صرفهجویی در استفاده از منابع آبی بخصوص در دراز مدت و در درجه دوم وسعت اندک مزارع کشاورزان که عملاً اجرای این طرحها را برای آنان دشوار میسازد.
با وجود شرایط نامساعد آب و هوایی کشور و میانگین بارندگی اندک که حدود 228 میلیلیتر است و همچنین کاهش سریع سالانه منابع آب شیرین در ایران باید در نحوه بهرهبرداری از منابع آبی در کشور تجدید نظر اساسی صورت گیرد، تا بتوان در جهت افزایش میانگین عملکرد محصولات زراعی اقدام نمود. در ایران نیز مانند اکثر نقاط دنیا راندمان آبیاری با شیوههای معمول کمتر از 40 درصد میباشد. در شرایط حاضر لازم است میزان سرمایهگذاری در توسعه شبکههای آبیاری افزایش یابد. هرچند بطور مشخص در چند سال اخیر آمار موفقی از اجرای نظامهای آبیاری تحت فشار با حمایت بانک کشاورزی در دست است، اما بنظر میرسد باید با تحقیقات بیشتر موانع و مشکلات موجود مورد شناسایی قرار گرفته و در جهت رفع آنها عمل نمود. از طرفی هرچند ایران جزء کشورهای کم آب دنیا محسوب میشود، اما با توجه به کل منابع آبی قابل تجدید برای هر هکتار زمین زراعی در کشور که برابر با 8578 مترمکعب است با این میزان آب میتوان برنامهریزی گستردهای در اجرای نظامهای آبیاری تحت فشار صورت داد. بنابراین برای موفقیت در این رابطه پیشنهاد میشود علاوهبر گسترش کمی آبیاریهای تحت فشار با نظارت کارشناسان بانک کشاورزی به افزایش کیفیت این سیستمها نیز نظارت نمود. بعنوان مثال در بسیاری از نقاط کشور میزان املاح و شوری زیاد آب موجب اختلال در انتقال آب در سیستمهای تحت فشار میشود که میتوان درصدد رفع آنها برآمد، بعبارتی باید نظارت کافی بر کیفیت تولید تجهیزات سیستمهای آبیاری وجود داشته باشد. همچنین باید اقدام به برگزاری دورههای آموزشی و ترویجی بصورت فراگیر در بین کشاورزان بخصوص افرادی که از امکانات کمتری برخوردارند، نمود. از طرفی پیشنهاد میگردد بسیاری از اراضی دیم که دارای قابلیت انتقال آب در شبکههای فرعی میباشند اما با روشهای معمول امکان آبیاری در آنها وجود ندارد را مجهز به سیستمهای آبیاری تحت فشار نمود.
فرشاد قوشچی
استادیار دانشکده کشاورزی
ثبت دیدگاه