حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. 23 شوال 1445 Wednesday, 1 May , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 4568 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 5 تعداد دیدگاهها : 0×
مالی‌سازی کشاورزی به مثابه نظم هژمونیک نئولیبرالی (بخش سوم)
20 شهریور 1402 - 12:39
شناسه : 18657
4
جهان در 50 سال گذشته سه بحران جهانی غذا را تجربه کرده است. در حالی که محرک‌های منحصر بفردی جرقه هر یک از این بحران‌ها را برانگیخته است که باید مورد واکاوی قرار گیرد.
ارسال توسط : نویسنده : حسین شیرزاد، تحلیل‌گر و دکترای توسعه کشاورزی
پ
پ

بحرانی که سیستم غذایی جهان را در چند سال گذشته در پی دو رویداد مهم و مهم جهانی – همه‌گیری کووید-19 و حمله روسیه به اوکراین – درگیر کرده است، باعث افزایش شدید قیمت مواد غذایی و افزایش ناامنی غذایی شده است. معکوس‌کردن پیشرفت جهانی به سمت هدف پایان دادن به گرسنگی (سازمان ملل) کمی بیش از یک دهه پس از بحران قیمت مواد غذایی در سال‌های 12-2007 رخ داد که به طور مشابه باعث افزایش تعداد افراد گرسنه در کره زمین شد. این‌ها تازه ترین بحران‌های قیمت مواد غذایی هستند.  همچنین در سال‌های 1973-1974 یک بحران جهانی غذای چند ساله وجود داشت که شاهد جهش قابل توجهی در قیمت مواد غذایی در مقیاس جهانی بود و پیامدهای جدی بر امنیت غذایی جهانی داشت. حال از آنجایی که افراد بیشتری غذای خود را از سیستم صنعتی جهانی غذا تهیه می‌کنند، به طور فزاینده‌ای در برابر شوک‌هایی آسیب پذیر می‌شوند که تأثیرات جهانی دارد. در دهه 1970، خشکسالی گسترده، خرید انبوه غلات روسیه و افزایش قیمت نفت مقصر اصلی نوسانات مکرر قیمت غذا بود. در سال 2008، یک بحران مالی همراه با افزایش قیمت سوخت و افزایش استفاده از محصولات غذایی برای سوخت‌های زیستی به بی‌ثباتی در بازارهای مواد غذایی کمک کرد.  اخیرا، اختلالات زنجیره تأمین به دلیل COVID-19 به زودی با جنگ روسیه و اوکراین دنبال شد که لجستیک صادرات غلات از منطقه دریای سیاه را مختل کرد و قیمت کالاها را فراتر از سطوح بالای رکورد قبلی خود افزایش داد و در هر یک از این سه بحران جهانی غذا، سفته بازی در بازارهای کالا، روند قیمت‌ها را تشدید کرد و باعث افزایش شدید قیمت‌ها شد و دسترسی صدها میلیون نفر را تحت تأثیر قرار داد.

در حالی که بحران‌هایی که در 50 سال گذشته پدیدار شده‌اند، هر کدام محرک‌های منحصربه‌فردی داشته‌اند، اما همه ویژگی‌های ساختاری عمیق‌تری از سیستم غذایی را به منصه ظهور گذاشته‌اند که آن را بیشتر مستعد نوسانات در مقیاس جهانی در مواجهه با شوک‌ها می‌کند. سه مورد از این ویژگی‌ها در تحلیل‌های بحران کنونی برجسته شده‌اند و به بحران‌های گذشته نیز مرتبط هستند. اولاً، سیستم جهانی غذای صنعتی به تعداد کم و محدودی از واریته‌های از غلات اصلی تولید شده با استفاده از روش‌های کشاورزی بسیار صنعتی متکی است و این سیستم بهره‌برداری را مستعد رویدادهایی می‌کند که فقط تعداد انگشت شماری از محصولات را تحت تأثیر قرار می‌دهند و هزینه‌های فزاینده نهاده‌های مزارع صنعتی را  بیشتر می‌کند. دوم، تعداد کمی از کشورها در تولید غلات اصلی برای صادرات تخصص دارند، و بسیاری از کشورهای دیگر، از جمله بسیاری از فقیرترین و ناامن‌ترین کشورهای غذایی، به آن‌ها وابسته هستند. سوم موضوع تمرکز است، که به روش‌های خاصی در سطوح مختلف در سیستم غذایی صنعتی جهانی ظاهر می‌شود – از مزارع کشاورزی گرفته تا توزیع ملی تولید تا بازارهای کشاورزی جهانی- تمرکز، به شرایطی اشاره می‌کند که در آن تعداد کمی از بازیگران یا آیتم‌ها در فعالیت‌های خاص مونوپل و غالب می‌شوند تا جایی که نقش زیادی در شکل‌دادن به خطوط و پویایی آن فعالیت ایفا می‌کنند. در سطح مزرعه، شدت و غلظت بالای محصولات، ارقام بذر و نهاده‌های صنعتی وجود دارد. در سطح کشور، تمرکز در کشورهایی که مازاد تولید قابل توجه دارند، وجود دارد که غلات اصلی را برای صادرات تولید می‌کنند و در سطح جهانی، تمرکز شرکت‌ها و بازیگران مالی وجود دارد که بر بازارهای غلات و نهاده‌های جهانی تسلط دارند.

نگاه‌کردن به مشکل تمرکز انحصار یا مونوپلی به عنوان وجه اصلی در یکی از در سطوح مختلف کمک می‌کند تا مشخص شود که چرا سیستم غذایی صنعتی جهانی در مواجهه با انواع شوک‌ها سفت و انعطاف ناپذیر است و آن را مستعد نوسانات می‌کند، به ویژه زمانی که هم زمان با بیش از یک اختلال در سیستم غذایی مواجه شود. اگر یک یا چند تأمین‌کننده غلات اصلی به دلیل جنگ یا خشکسالی یا عوامل دیگر از ترکیب خارج شوند، یک محصول اصلی عمده به مقادیر عمده به مصارف غیرغذایی منحرف می‌شود، قیمت سوخت یا کود به شدت افزایش می‌یابد، یک بازیگر جدید بازار به طور ناگهانی خرید بیش از حد معمول تاریخی خود، ویا بازیگران مالی به دلیل انتظارات کمبود غلات در نتیجه هر یک از دلایل بالا به بازارهای آتی کالا می‌روند، تغییرات عظیم قیمت می‌تواند به سرعت در بازارهای جهانی اتفاق بیفتد و کسانی را که به واردات مواد غذایی در کشورهای کم درآمد زندگی می‌کنند، برای تحمل هزینه، منجر به افزایش گرسنگی و ناامنی غذایی می‌شوند. سناریوی بدتر اینکه تظاهرات مختلف تمرکز در سطوح مختلف نیز تمایل به تقویت یکدیگر دارند که آسیب‌پذیری سیستم غذایی را تقویت می‌کند.

شیوع بیماری همه گیر کووید-19 در اواخر سال 2019 یک شوک به سیستم‌های غذایی بود که تا اوایل سال 2020 زنجیره‌های عرضه جهانی را تعطیل کرده بود و منجر به خالی‌شدن قفسه‌های خرده فروشان مواد غذایی، کاهش قیمت مواد غذایی و سقوط قدرت خرید شد اختلال اولیه ناشی از همه‌گیری به زودی تا اواخر سال 2020 به وضعیت افزایش و نوسان قیمت مواد غذایی تبدیل شد، زیرا وقفه‌های زنجیره تأمین حتی با شروع بهبود ظرفیت مردم برای تهیه غذا همچنان در سراسر سیستم غذایی طنین‌انداز می‌کرد، زمانی که روسیه در فوریه 2022 به حمله دست زد، تقریباً دو سال پس از شروع بحران کووید-19، قیمت مواد غذایی قبلاً به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده بود. تعارض روسیه و اکراین که در فوریه 2022 آغاز شد دومین ضربه قابل توجهی را به سیستم جهانی غذا وارد کرد، زیرا اوکراین و روسیه صادرکنندگان عمده گندم، ذرت و دانه‌های روغنی هستند و بمباران به معنای توقف ناگهانی صادرات اوکراین و ایجاد یک ضربه جدی در بهره‌وری کشاورزی آن  بود. بسیاری از کشورهای خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب صحرای آفریقا به شدت به واردات غلات از این دو کشور وابسته هستند و این اختلالات نگرانی‌های عمده‌ای را در مورد امنیت غذایی جهانی با افزایش قیمت غلات ایجاد کرد. قیمت نفت و کود و همچنین صادرات کلیدی از منطقه دریای سیاه نیز به شدت افزایش یافت و ذخایر کمیاب شد و هزینه کشاورزی را بالا برد. علاوه بر این شوک‌های مختلف، سفته‌بازان به دنبال تهاجم به بازارهای غلات هجوم بردند و بر افزایش سرمایه‌گذاری مالی قبلی خود در بازارهای کالاهای کشاورزی در اواخر سال 2021، زمانی که قیمت‌های مواد غذایی در حال افزایش بود، افزودند (IPES-Food)  قیمت گندم به شدت افزایش یافت و ده‌ها کشور را بر آن داشت تا محدودیت‌هایی برای صادرات اعمال کنند (IFPRI) درست همانطور که این پویایی‌ها آشکار شد، هند در ماه‌های مارس و آوریل یک رویداد گرمای بی‌سابقه را تجربه کرد که منجر به کاهش 15 تا 25 درصدی عملکرد گندم شد و این کشور را بر آن داشت تا صادرات آن محصول را محدود کند. قیمت غلات در ژوئن 2022 زمانی که سرمایه‌گذاران مالی این بخش را ترک کردند و بانک‌های مرکزی در سراسر جهان نرخ‌های بهره را برای مهار تورم فزاینده افزایش دادند، شروع به کاهش کرد. یک معامله با میانجیگری سازمان ملل برای رفع انسداد بنادر اوکراین باعث شد تا مقداری غلات راه خود را به بازارهای جهانی باز کند. با این حال، با توجه به ادامه جنگ و بیماری همه گیر در اواخر سال 2022، نوسان قیمت پایان نیافت.

بحران قیمت مواد غذایی در سال‌های 2012-2007 نیز در شرایطی رخ داد که شوک‌های متعددی به سیستم وارد شد، که تا حد زیادی توسط یک بحران مالی بزرگ و افزایش قیمت نفت که هزینه‌های کشاورزی را بالا برد، ایجاد شد. این بحران همچنین محصول تغییر سیاست‌ها بود که باعث تشویق افزایش استفاده از سوخت‌های زیستی در اروپا و آمریکای شمالی در سال‌های قبل از بحران شد. انحراف مقادیر زیادی غلات، به ویژه ذرت، به عنوان خوراک برای تولید اتانول، به ویژه در آمریکای شمالی، در کنار مقادیر زیادی غلات که قبلاً به خوراک دام تخصیص داده شده بود، باعث کاهش مقدار غلات موجود در بازارهای جهانی برای مصرف انسان شد. این تحولات زمانی رخ داد که چین به‌طور فزاینده‌ای شروع به تأمین بخشی از سویا و غلات خود از بازارهای جهانی پس از دهه‌ها هدف خودکفایی غذایی کرده بود. قیمت مواد غذایی از اواخر سال 2007 به شدت افزایش یافت، با دو برابرشدن قیمت مواد غذایی مانند گندم، برنج، ذرت و سویا در نیمه اول سال 2008 این اختلالات در بازارهای جهانی کالاها، سفته بازان مالی را برانگیخت که در بحبوحه بحران مالی جهانی به دنبال سرمایه‌گذاری‌های پرسودتر برای سودبردن از افزایش قیمت مواد غذایی بودند. سرمایه‌گذاری‌های سوداگرانه در معاملات آتی کالاهای کشاورزی و سایر مشتقات، قیمت مواد غذایی را به ارتفاعات قیمتی جدیدی رساند . با افزایش شدید قیمت مواد غذایی، بسیاری از کشورها محدودیت‌هایی را برای صادرات غلات و سایر مواد غذایی اعمال کردند که افزایش قیمت‌ها را تشدید کرد. قیمت مواد غذایی از بالاترین حد خود در اواخر سال 2008 کاهش یافت، اگرچه تا سال 2012 بالا و پرنوسان باقی ماند و بر دسترسی فقیرترین مردم جهان به غذا تأثیر گذاشت. با وقوع این بحران، افزایش قیمت مواد غذایی و نگرانی‌ها در مورد محدودیت‌های تولید جهانی غذا در شرایط تغییرات آب‌وهوایی، هجوم به تملک و خرید زمین‌های کشاورزی جهانی را برانگیخت که باعث شد سرمایه‌گذاران مالی به دنبال سرمایه‌گذاری بر روی سرمایه‌گذاری در خرید زمین در مقیاس بزرگ با تمرکز بر تولید مواد غذایی و سوخت زیستی باشند. این سرمایه‌گذاری‌ها تا حد زیادی پاسخی به عدم اطمینان ناشی از بحران بود، اما از بسیاری جهات نیز به آن بحران‌ها افزوده شد، به‌ویژه با توجه به اینکه بسیاری از این سرمایه‌گذاری‌ها حقوق سنتی زمین را برای تولیدکنندگان حاشیه‌نشین در کشورهای هدف تضعیف می‌کنند و عملیات کشاورزی صنعتی در مقیاس بزرگ را دنبال می‌کنند. که بخش قابل توجهی از آن برای تولید سوخت‌های زیستی بود. این بحران از سال 2010 تا 2012 به دلیل خشکسالی در چندین منطقه غلات و حبوبات تشدید و طولانی شد و سرمایه‌گذاران را ترغیب کرد که هم در بازارهای کالایی سوداگری کنند و هم به تصرف زمین بیشتر در گرداگرد جهان بپیوندند.

بحران‌های اخیری که در بالا به آن‌ها اشاره شد حتی با فاصله 15 سال هم رخ ندادند. قبل از این رویدادها، بحران عمده غذایی قبلی در سراسر جهان، که اولین بحران در جهان نیز بود، در نیمه اول دهه 1970 رخ داد. این بحران قبلی توسط یک سری شوک‌ها که بر عرضه و تقاضای غذا تأثیر گذاشت، تسریع شد که شامل خشکسالی در نقاط مختلف جهان در اوایل دهه 1970 بود که نگرانی‌هایی را در مورد عرضه جهانی غذا ایجاد کرد. ایالات متحده، به عنوان بزرگترین کشور صادرکننده غلات جهان در آن زمان، ارزش پول خود را کاهش داده بود و سیاست کاهش عمدی غلات خود را در انبار دنبال کرده بود تا هزینه‌های خود را برای خدمت به عنوان انبار غله در جهان در پس از جنگ جهانی دوم کاهش دهد. اولین مورد از این تغییرات صادرات غلات ایالات متحده را به روسیه جذاب کرد. خرید انبوه غلات روسیه، همراه با مقادیر کمتر غلات ذخیره شده در انبارهای ایالات متحده، تأثیری بر افزایش شدید قیمت مواد غذایی داشت. واردات مواد غذایی برای کشورهای فقیر بسیار گران شد، و آن‌ها در هر صورت از نظر منابع بالقوه، انتخاب‌های کمی داشتند، زیرا ایالات متحده صادرکننده غالب گندم و ذرت در آن زمان بود. این وضعیت برای همه بازارهای عمده غلات، از جمله برنج، بلاتکلیفی ایجاد کرد. شوک‌های قیمت نفت در سال‌های 1973-1974 در کنار رکودی که قبلاً در بازارهای جهانی غلات رخ می‌داد رخ داد و به دلیل ماهیت وابسته به سوخت‌های فسیلی تولید محصولات کشاورزی، آشفتگی را بیشتر کرد. شور و شوق سوداگرانه در بازارهای کالا نیز به طور گسترده به دلیل تشدید وضعیت در آن زمان مورد سرزنش قرار گرفت. قیمت‌های گندم، ذرت و سویا تا سال 1975 در مقایسه با سطوح خود در سال 1971 سه برابر شد و قیمت‌ها در بقیه دهه بالا باقی ماند زیرا شوک‌های نفتی بیشتر در اواخر دهه 1970 اقتصاد جهانی را تکان داد و منجر به افزایش گرسنگی در جهان شد. اگرچه هر یک از این بحران‌های غذایی در سراسر جهان محرک‌های خاصی داشتند که باعث ایجاد پویایی و در نتیجه هرج‌ومرج بازار و ناامنی غذایی می‌شد، اما در هر مورد الگوهای تمرکز در سطوح مختلف، سیستم غذایی صنعتی را در مقابل شوک‌ها در برابر نوسانات آسیب‌پذیر می‌کرد. در سطح مزارع، تمرکز بر روی چند محصول، تولید شده به روش تک‌کشتی با روش‌ها و نهاده‌های بسیار صنعتی و وابسته به سوخت‌های فسیلی مانند مکانیزاسیون، کودها و آفت‌کش‌ها، شیوه‌های تولید متمرکز شد و منجر به اتکای شدید فقط به چند محصول اصلی شد. اکثر رژیم‌های غذایی انسان فقط سه دانه غلات – گندم، ذرت و برنج – تقریباً نیمی از رژیم غذایی انسان را تشکیل می‌دهند و 86 درصد از کل صادرات را غلات اصلی به خود اختصاص داده‌اند ، هنگامی که سویا به این ترکیب اضافه می‌شود، چهار محصول اصلی با هم دو سوم کالری دریافتی انسان را تشکیل می‌دهند. گندم و ذرت بخش عمده‌ای از تجارت غلات را تشکیل می‌دهند که به ترتیب 40 و 36 درصد از صادرات غلات را به خود اختصاص می‌دهند، در حالی که برنج 10 درصد از تجارت غلات جهان را تشکیل می‌دهد و سویا نیز یک محصول اصلی قابل تجارت است این تمرکز رژیم‌های غذایی فقط روی چند محصول به این معنی است که اگر تولید یا تجارت یک یا چند محصول به هر دلیلی کاهش یابد، امنیت غذایی جهانی به خطر می‌افتد. اتکا به روش‌های تخصصی کشاورزی صنعتی برای تولید این محصولات و سایر محصولات صادراتی، تغییر شیوه‌های کشاورزی و ترکیبات محصول را در مواجهه با اختلالات عمده بسیار دشوار می‌کند، زیرا سیستم‌های تولید انعطاف‌ناپذیر و سخت شده‌اند. تمرکز در این سیستم‌ها بر نهاده‌های صنعتی که به سوخت‌های فسیلی متکی هستند، سیستم را به ویژه نسبت به افزایش قیمت نفت حساس کرده است و هزینه‌های کشاورزی را در طول بحران بالا می‌برد.

در سطح کشور، توزیع محصولات اصلی و تجارت بین کشورها بسیار متمرکز است، به طوری که تنها پنج کشور حداقل 72 درصد از تولید هر کدام از محصولات گندم، ذرت، برنج و سویا را به خود اختصاص می دهند. در سال‌های 2021-2022، تنها هفت کشور به اضافه اتحادیه اروپا 90 درصد از صادرات گندم جهان را به خود اختصاص دادند و تنها چهار کشور بیش از 80 درصد از صادرات ذرت جهان را به خود اختصاص داده بودند. طرف دیگر این تمرکز این است که بسیاری از کشورها به واردات از این چند تامین کننده غلات وابسته هستند. اگرچه بسیاری از کشورها غلات اصلی را برای مصرف خود تولید می‌کنند، اما اکثریت آن‌ها به اندازه کافی برای تأمین نیاز داخلی تولید نمی‌کنند و بنابراین برای جبران کمبود به بازارهای جهانی متکی هستند. در واقع، سهم تولید غلات که در سطح بین‌المللی مبادله می‌شود در ربع قرن گذشته تقریباً دو برابر شده است،” از تقریباً 10 درصد در اواخر دهه 1990 به 17 درصد در دهه 2020 ” ؛ دلیل اصلی تکیه بسیاری از کشورها به کالاهای اصلی خارج از کشور این است که غلات فروخته شده در بازارهای جهانی معمولاً ارزان‌تر هستند زیرا در مقیاس انبوه با استفاده از روش‌های تولید بسیار تخصصی که هزینه‌های هر واحد را کاهش می‌دهد – یعنی تمرکز در مزارع بزرگ کشاورزی، کشت می‌شوند- این درجه بالای تمرکز در بازار غلات به این معنی است که اگر یک یا چند کشور صادرکننده تحت تأثیر یک رویداد بزرگ قرار گیرند که توانایی آن‌ها را برای تولید و صادرات تضعیف می‌کند، تعداد کمی از تأمین‌کنندگان پشتیبان وجود دارد و قیمت‌ها افزایش می‌یابد. غلات وارداتی به ویژه کشورهای آسیب پذیر، به ویژه کشورهای کم درآمد و بدهکار. علاوه بر این، به دلیل فعالیت‌های مزرعه‌ای متمرکز، کشورهای وابسته به غلات وارداتی نمی‌توانند به راحتی به تولید محصولات اصلی در هنگام افزایش قیمت‌ها روی آورند..

در سطح جهانی، بازارهای کالایی بسیار مالی شده و متمرکز به این معنی است که شوک‌ها می‌توانند به راحتی منجر به نوسان شدید قیمت مواد غذایی شوند، زیرا آن‌ها سرمایه‌گذاران را تشویق می‌کنند تا درست زمانی که سیستم غذایی در معرض خطر است، به بازارهای آتی کالاها سرازیر شونداین نوع الگوی سرمایه‌گذاری قیمت‌ها را بسیار فراتر از آنچه در دسترس‌بودن و تقاضای مواد غذایی دلالت می‌کند، می‌برد. جریان‌های عظیم سرمایه‌گذاری مالی به این بازارها، که اغلب از طریق شرکت‌های مدیریت دارایی و صندوق‌های تامینی متمرکز می‌شوند، معمولاً با افزایش شدید قیمت‌ها همراه هستند گروه متمرکزی از شرکت‌های تجارت جهانی غلات نیز سهم قابل توجهی از جابجایی جهانی غلات را با سهم بازار حداقل 70 درصد کنترل می‌کنند که بر قیمت‌ها هم برای تأمین‌کنندگان و هم برای مصرف‌کنندگان تأثیر می‌گذارد این شرکت‌ها همچنین بازیگران کلیدی درگیر در بازارهای آتی کالا هستند، و در حالی که بیشتر تحت رادار زمانی که قیمت مواد غذایی پایین است، فعالیت می‌کنند، زمانی که در طول بحران‌های غذایی سودهای کلانی به دست می‌آورند، توجه را به خود جلب می‌کنند شرکت‌های فراملیتی که نهاده‌های کشاورزی را می‌فروشند نیز بسیار متمرکز و مالی هستند و در طول بحران‌های غذایی شاهد افزایش سود هستند که تقاضا برای محصولات آن‌ها را تقویت می‌کند مجموع، تعداد کمی از بازیگران مالی و تجاری که در سطح جهانی فعالیت می‌کنند، بر بازارها و قیمت‌ها هم برای نهاده‌ها و هم خروجی‌های تولید محصولات کالایی تأثیر زیادی دارند.

در حالی که تمرکز در این سه سطح – مزرعه، کشور، و بازارهای جهانی کشاورزی – یک عامل کلیدی در مستعد کردن سیستم غذایی جهانی به نوسانات در مواجهه با شوک‌ها بوده است، اما همچنین به مشکلات زیست‌محیطی فزاینده از جمله تغییرات آب و هوایی کمک می‌کند. فعالیت‌های متمرکز تک‌ کشتی و وابسته به سوخت‌های فسیلی در سیستم‌های تولید صنعتی مسئول انتشار قابل‌توجه گازهای گلخانه‌ای ناشی از استفاده از ماشین‌آلات، و همچنین استفاده سنگین از نهاده‌ها مانند کودها و مواد شیمیایی کشاورزی هستند. این سیستم‌ها همچنین به تنوع زیستی آسیب می‌رسانند، زیرا به طیف محدودی از محصولات زراعی و فقط تعداد انگشت شماری از آن محصولات متکی هستند. شیوه‌های صنعتی نیز به منابع آب و مواد شیمیایی وابسته است که به کمبود آب و افزایش آلاینده‌ها کمک می‌کند. تأثیر اکولوژیکی سیستم‌های تولید صنعتی، هنگامی که با سایر نیروهایی که در تغییرات آب‌وهوایی نقش دارند، از جمله حمل‌ونقل مورد نیاز برای تجارت بین‌المللی، ذخیره‌سازی و خرده‌فروشی مواد غذایی ترکیب می‌شود، بنابراین این ظرفیت را دارد که باعث ایجاد و تشدید رویدادهای شدید آب و هوایی شود که می‌تواند شوک‌هایی را ایجاد کند. منجر به بحران‌های غذایی محلی و جهانی می‌شود همانطور که تغییرات آب و هوایی شتاب می‌گیرد، احتمال شوک‌های تولید همزمان را در بسیاری از مناطقی که محصولات اصلی تولید می‌کنند افزایش می‌دهد اگرچه زنجیره‌های بسیار تخصصی تأمین غذای جهانی اغلب توسط طرفدارانشان به دلیل کارآمدبودن و تولیدکننده‌های بسیار کارآمد غلات ارزان برای مقابله با ناامنی غذایی جهانی توجیه می‌شوند، اما در عمل از نظر آسیب‌های زیست‌محیطی و افزایش گرسنگی، به‌ویژه در مواجهه با افزایش روزافزون، بسیار پرهزینه هستند. رویدادهای مهم جهانی مکرر که بر این بخش تأثیر می‌گذارد – جنگ، مشکلات اقتصادی، و آب و هوای شدید مرتبط با تغییرات آب و هوایی – که به نظر می‌رسد به یک هنجار تبدیل شده است تا استثنا.

در نهایت باید گفت که ویژگی‌های متمرکز سیستم غذایی صنعتی جهانی امروزی ریشه‌های عمیقی دارد که حداقل به چندین قرن قبل بازمی‌گردد. انقلاب‌های کشاورزی قبلی در اروپا از قرون وسطی نقش مهمی در ایجاد شرایط برای صنعتی‌شدن اولیه در اقتصاد به طور گسترده ای ایفا کردند، که به نوبه خود به رویکرد صنعتی تر به کشاورزی و سیستم‌های غذایی، از جمله تولید محصولات اصلی کمک کرده است اما تغییرات اصلی که ویژگی‌های سیستم جهانی غذای صنعتی را برای ما به ارمغان آورد که آن را بسیار مستعد بحران‌های جهانی می‌کند، این مسایل در اوایل تا اواسط قرن نوزدهم زمانی که بسیاری از فقیرترین و ناامن‌ترین کشورهای جهان هنوز در معرض خطر قرار داشتند، شروع شد. تحت حاکمیت استعماری در این زمان بود که تمرکز در سطح مزرعه، کشور و بازار جهانی به عنوان ویژگی های تعیین‌کننده تولید محصولات اصلی در سیستم غذایی صنعتی جهانی نوظهور شروع به توسعه کرد. این غلظت چند سطحی در اوایل قرن بیستم تثبیت شد، و پیشرفت‌های بعدی از آن زمان تنها پویایی‌های تثبیت‌شده را عمیق‌تر و تسریع کرده است. در این یادداشت، طرحی بسیار مختصر از برخی از تحولات کلیدی که منجر به این پویایی‌های درهم تنیده از اوایل 1800 تا کنون شد، با تأکید بر تولید و تجارت محصولات اصلی، ارائه شد تا مقیاس تغییراتی را که این تحول را تشکیل می‌دهند، نشان دهم. نئولیبرال‌شدن سیستم‌های کشاورزی و غذایی  ناگزیر از برخی ویژگی‌های متاثر از سفته بازی، هژمونی مالی شرکت‌ها و منافع شرکت‌های چند ملیتی و صندوق‌های بورسی و کالایی‌اند که پایه و اساس ویژگی‌های بسیار متمرکز سیستم غذایی صنعتی جهانی شده امروزی را بنا نهاده است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.