حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. 22 شوال 1445 Tuesday, 30 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 4565 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 5 تعداد دیدگاهها : 0×
واکاوی ذهن چینی درباب خودکفایی غلات
27 آذر 1401 - 12:15
شناسه : 15182
4
با ظهور هیبرید بحران‌های ژئوپلتیک، تورم جهانی غذا و پاندمی کرونا، سیاست خودکفایی غلات (Grain self-sufficiency) موسوم به (GSS) در سرتاسر جهان توجه فزاینده‌ای را به خود جلب کرده است و این امر به‌ویژه در مورد چین هم صادق است.
ارسال توسط : نویسنده : دکتر حسین شیرزاد، تحلیل‌گر و دکترای توسعه کشاورزی منبع : داغ (دیده‌بان امنیت غذایی)
پ
پ

چین تقریباً 20 درصد از جمعیت جهان را با کمتر از 9 درصد از زمین‌های قابل کشت جهان تغذیه می‌کند و سعی دارد تا با اتخاذ مجموعه‌ای از سیاست‌ها و اقدامات حمایتی، از جمله خط قرمز حفاظت از زمین‌های کشاورزی، ایجاد زمین‌های کشاورزی یکپارچه با تسهیلات ارزان قیمت و خدمات فنی ویژه، مدیریت دشت‌های خاصی به مثابه مناطق عملکردی تولید غلات، افزایش ذخایر راهبردی غلات، راه‌اندازی پروژه‌های حفاظت از آب و زمین‌های کشاورزی، لجستیک بین‌المللی کمربند و جاده و کشت فراسرزمینی، ظرفیت تولید و انبارش غلات خود را به‌طور پیوسته افزایش دهد. با این حال، دگرگونی سریع اجتماعی-اقتصادی با تغییر رژیم‌های غذایی طبقه متوسط شهری به سمت سهم‌های بالاتری از غذاهای غیرنشاسته‌ای، منجر به تقاضای فزاینده برای غلات خوراکی فرآوری شده، گردیده است. بنابراین قابل درک است که رهبران چینی توجه زیادی به امنیت غذایی داشته باشند. از نگره تاریخی، در حیات طولانی سرزمینی بنام چین، شورش‌های دهقانی متعددی وجود داشته که بیشتر آنها به‌دلیل قحطی بوده است. علاوه‌بر این، قحطی فاجعه‌بار در اوایل دهه 1960، اثری پاک نشدنی در روان ملی چینی‌ها بر جای گذاشته است. اگرچه آزادسازی تجارت و جهانی شدن اقتصاد، فرصتی را برای چین کمونیست فراهم نموده تا تا حدی به بازار جهانی برای تأمین غذا تکیه کند، اما رهبران چینی تردید دارند که آیا می‌توان امنیت غذایی چین را تنها با تکیه بر بازار جهانی تضمین کرد، یا خیر؟ اول اینکه کشورهای اصلی صادرکننده غلات، سوابق سیاستی ضعیفی و متزلزلی به‌ویژه در مواقع بروز بحران‌های داخلی، دارند و معمولاً شوک‌های داخلی خود را به کشورهای واردکننده منتقل می‌کنند. مثلاً، در طول دهه 1970، ایالات متحده برای سه سال متوالی صادرات سویا و غلات را برای جلوگیری از افزایش قیمت مصرف‌کننده تحریم کرد. یا در سال 1996، اتحادیه اروپا برای کاهش صادرات و جلوگیری از افزایش قیمت گندم داخلی، مالیات صادرات گندم را وضع کرد. این رویدادها به عدم قطعیت‌ها در تأمین غلات از مبادی تجاری بین‌الملی دامن می‌زند. دوم، اینکه رهبران چین نگران هستند که تحریم غلات توسط صادرکنندگان اصلی به‌عنوان یک سلاح سیاسی علیه چین استفاده شود.

طی سال‌های 1914-1985، تعداد 104 تحریم بین‌المللی وجود داشت که 10 مورد آن مربوط به غلات بود. شدیدترین آنها تحریم غلات، مواد غذایی خام و صادرات محصولات زراعی کشاورزی به اتحاد جماهیر شوروی سابق در اعتراض به تهاجم این کشور به افغانستان در سال 1980 بود. امروزه اگرچه تحریم‌های غلات تا حدودی بی‌اثر تلقی می‌شوند، اما همچنان خطر بالقوه بزرگی برای چین به همراه دارند. متأسفانه، برای کشوری با جمعیت زیاد همچون چین هیچ تضمینی وجود ندارد که هیچ‌گونه تحریم غلات علیه آن اجرا نشود. اگرچه سند «مشارکت و همکاری راهبردی سازنده» بین چین و ایالات متحده تدوین شده، اما هنوز اختلافات متعددی بین دو کشور وجود دارد که شامل عدم تعادل تجاری، محدودیت‌ها در دسترسی به بازار، فناوری حساس نظامی و حقوق بشر و یا حتی به قدرت رسیدن فردی مانند ترامپ یا ظهور مجدد «جریان ترامپیسم» است. حتی وقتی اختلافات آنها براساس تعصبات ایدئولوژیک یا قضیه تایوان باشد، در مورد برخی از مسائل کوچک می‌توان به شدت اغراق کرد. علاوه‌بر این، اکثر صادرکنندگان اصلی غلات، متحدان ایالات متحده هستند که احتمالاً از سیاست ایالات متحده در قبال چین پیروی می‌کنند. با توجه به اینکه تحریم‌های ایالات متحده علیه چین از زمان حادثه «تیان آنمن» به‌طور کامل حذف نشده است، تلاش‌های هماهنگ بین ایالات متحده و متحدانش تحریم‌های غلات علیه چین را مؤثرتر خواهد کرد. در عین حال، ناامنی غذایی بالقوه چین اغلب توسط مخالفان آزادسازی تجارت غلات اغراق شده است. در واقع، امروزه احتمال تحریم غلات علیه چین بسیار اندک است. ایالات متحده با آگاهی از اینکه تحریم‌هایش بسیار ناکارآمد بوده است، احتمالاً از تحریم غلات به‌عنوان یک سلاح سیاسی استفاده نمی‌کند. حتی اگر ایالات متحده تحریم‌های غلات را علیه چین اعمال کند، سایر کشورهای صادرکننده اصلی غلات به احتمال زیاد سیاست ایالات متحده را دنبال نمی‌کنند. حتی در طول جنگ سرد، سایر کشورهای صادرکننده غلات از سیاست ایالات متحده برای تحریم غلات علیه اتحاد جماهیر شوروی سابق پیروی نکردند. برای کشورهای صادرکننده غلات در دوران پس از جنگ سرد حتی کمتر احتمال دارد که سیاست تحریم غذا را علیه کشور دیگری به کار گیرند. مهمتر از آن، چین می‌تواند با استفاده از بازمهندسی اخیر ذخایر غلات خود، شوک ناشی از تحریم‌های احتمالی غلات را کاهش دهد. نسبت ذخایر غلات چین به مصرف غلات ظاهراً براساس استانداردهای بین‌المللی بالا است. علاوه‌بر این، طی دو دهه اخیر، سرمایه‌گذاری دولت مرکزی در ساخت تأسیسات ذخیره غلات به‌طور قابل توجهی باعث افزایش ذخایر غلات چین شده است. هرگونه تحریم غلات به‌دلیل کشش بالای عرضه غلات تنها اثرات کوتاه مدتی دارد و کشورهای عرضه‌کننده که در تحریم شرکت نمی‌کنند می‌توانند به راحتی تولید خود را افزایش دهند تا به مرور زمان غلات چین را تأمین کنند.

اثربخشی محدود تحریم‌های غلات و همچنین ذخایر بزرگ غلات در چین این دیدگاه را تایید می‌کند که ناامنی چین در مورد چشم‌انداز غذایی آن امروزه کمرنگ شده است. با این حال، با وجود تعهدات بین‌المللی برای تضمین امنیت غذایی چین، حتی نیم نگاهی از شک و تردیدهای چین در مورد امنیت غذایی خود کاهش نیافته است. اما چرا چین در این رابطه با سیاست (GSS) هیچ تسامحی را نمی‌پذیرد؟ طی چهار دهه گذشته، دولت چین چندین سیاست را برای دستیابی به خودکفایی غلات اتخاذ کرده است. در مورد تولید غلات، طرح سطح زیرکشت که سالانه توسط دولت طراحی می‌شود، با روش‌های اداری اجرا و کنترل می‌شود و تقریباً هر کشاورز را ملزم به کاشت غلات می‌کند. تبدیل زمین‌های زراعی برای استفاده غیر کشاورزی تحت کنترل شدید دولت است و احیای زمین برای کشت غله تشویق می‌شود. دولت همچنین به تحقیقات کشاورزی، و مزارع آنفارم به‌ویژه به پروژه‌هایی که مربوط به تأمین بذرهای پرمحصول هستند، و ترویج خصوصی کمک مالی می‌کند. پیگیری سیاست تولید غلات در چین سابقه طولانی دارد و حتی در زمان مازاد غلات نیز ادامه دارد. در مورد گردش مبادلات غلات، دولت تا سال 1985 بر تسلط شرکت‌های دولتی برگردش غلات پافشاری می‌نمود، اما از سال 1997، خرید انحصاری توسط شرکت‌های غلات دولتی با سیستمی جایگزین شد که به خریداران بخش خصوصی اجازه خرید غلات از کشاورزان را می‌داد. چون شرکت‌های دولتی غلات 214 میلیارد یوان (26.1 میلیارد دلار آمریکا) زیان انباشته بجای گذارده بودند که بخشی از آن فقط به مشارکت انحصاری و ناکارآمد شرکت‌های دولتی در خرید غلات مربوط می‌شد. اصلاحات گردش غلات در سال 1998 مکلف کرده بود تا فقط دفاتر غلات بتوانند غلات را از کشاورزان خریداری کنند، دفاتر غلات باید تمام غلاتی را که کشاورزان می‌خواهند به قیمت‌های حمایتی بفروشند، خریداری کنند و نمی‌توانند غلات را با ضرر بفروشند.
در واقع طی 38 سال اخیر در چین، از دستکاری قیمت‌ها و نظام بیمه‌ایی به‌عنوان ابزاری برای تحریک کشاورزان به کاشت غلات استفاده شده است. دولت تا حد زیادی قیمت‌های تهیه غلات را تعیین می‌کند که به نوبه خود بر قیمت‌های بازار تأثیر می‌گذارد. میانگین واقعی قیمت خرید غلات از زمان اصلاحات اقتصادی سال 1978 حدود 70 درصد افزایش یافته است. از سال 1997، قیمت‌های حمایتی در سطحی بالاتر از هزینه‌های اقتصادی تولید غلات توسط دولت تعیین می‌شود. در مورد واردات غلات نیز، دولت یک برنامه سالانه تدوین می‌کند، و از نظام سهمیه‌بندی واردات استفاده کرده و به شرکت‌های تجاری دولتی حقوق انحصاری برای معامله با تجارت بین‌المللی غلات اعطا می‌کند. طبق برنامه، مجوزها توسط کمیسیون برنامه‌ریزی توسعه کشور صادر می‌شود. وقتی که در سال 1994، قیمت انواع غلات در چین از قیمت‌های بازار بین‌المللی فراتر رفت، مقامات بیشتری در چین سیاست خودکفایی چین را مورد ارزیابی مجدد و نقد قرار داده‌اند. از آنجایی که غلات یک کالای استراتژیک مهم است، سیاست‌گذاران باید عوامل اقتصادی و غیراقتصادی را هنگام تدوین سیاست تجارت غلات در نظر می‌گرفتند. در ابتدا مزیت اقتصادی نسبی بین‌المللی باعث ایجاد بحث‌هایی در مورد سیاست خودکفایی غلات چین شد. چین نسبت به شاخص نیروی کار در برابر زمین‌های قابل کشت از رتبه ضعیفی برخوردار است. این نسبت در چین 13.3 درصد است در حالی که این نسبت در ایالات متحده و کانادا حول 6 درصد است. مبحث چالش‌برانگیزتر برای چین این است که تولید غلات یک فعالیت زمین‌محور است تا کارمحور؛ این نقطه ضعف نسبی در تولید غلات تضمین می‌کند که با سیاست خودکفایی غلات، هزینه‌های داخلی غلات در چین بیشتر از سایر کشورهای صادرکننده اصلی غلات خواهد بود. از این‌رو، قیمت غلات داخلی در چین بسیار بالاتر از سایر صادرکنندگان غلات خواهد بود. تاکنون چین از طریق پیگیری سیاست خودکفایی غلات، هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم زیادی را متحمل شده است. قیمت بالاتر مخصول تولید شده توسط خودکفایی، هزینه نیروی کار و تمام محصولات تولید شده از غلات را افزایش می‌دهد و رقابت‌پذیری چین را تضعیف می‌کند. علاوه‌بر این، کشاورزان ممکن است فرصت‌های خود را برای درگیر شدن در سایر فعالیت‌های با ارزش افزوده بالاتر از دست بدهند، زیرا خودکفایی غلات نیازمند استفاده کشاورزان از میزان بیشتری از زمین‌های خود برای تولید غلات است. در حالی که متوسط درآمد اقتصادی حاصل از تولید غلات تنها 26 درصد از کل درآمد سالانه خانوارهای روستایی است. از آنجایی که اقتصاد چین وارد بازاری با محدودیت تقاضا شده، الگوی رشد، قدرت خرید پایین روستاییان را – که 71 درصد کل جمعیت را تشکیل می‌دهند- به‌عنوان مانع اصلی رشد اقتصادی می‌توان در نظر گرفت.

اصرار بر سیاست خودکفایی غلات به ناچار اثرات منفی مختلفی بر شهرنشینی، تجدید ساختار صنعتی و بهره‌وری کشاورزی برای کشوری با ضرر نسبی در تولید غلات خواهد داشت. چینی‌ها می‌توانند به راحتی از تجربه ژاپن با در زمینه اصرار بر خودکفایی بالا در تولید برنج درس بگیرند. از سوی دیگر حذف حمایت از قیمت داخلی گندم، باعث کاهش تولید گندم و افزایش قیمت آن در بازارهای جهانی خواهد شد. کشورهای در حال توسعه صادرکننده گندم منتفع خواهند شد و کشورهای واردکننده گندم که پس از حذف حمایت‌ها همچنان واردکننده هستند ضرر خواهند کرد. از سوی دیگر تأثیر واردات غلات بر بیکاری موضوع بحث و مناقشه بسیاری در میان چینی‌ها بوده است. کسانی که از آزادسازی تجارت حمایت می‌کردند، استدلال می‌نمودند که کشاورزان چینی می‌توانند خود و زمین‌های زراعی را از تولید غلات به تولید کالاهای با ارزش افزوده و کار فشرده بالاتر مانند ژاپن، کره جنوبی و تایوان تبدیل کنند. از آنجایی که بیشتر این محصولات با ارزش افزوده بالا نسبت به غلات به کار فشرده‌تری دارند، چنین انتقالی راه‌حلی برای مشکل بیکاری ارائه می‌دهد. در مقابل، مکتب مخالف استدلال می‌کند که مشکل بیکاری تنها زمانی حل می‌شود که بازارهای کافی برای کالاهای با ارزش افزوده بالاتر وجود داشته باشد. متأسفانه با افزایش عرضه میوه‌ها، سبزیجات و سایر محصولات نقدی، قیمت این کالاها در سال‌های اخیر در چین به شدت کاهش یافته است. مکرراً گزارش شده است که کشاورزان درختان میوه و سایر محصولات نقدی خود را به‌دلیل کمبود تقاضا برای محصولات خود از بین می‌برند. با توجه به این نمونه‌ها، محل شک و تردید است که گذار در تولید اتفاق بیفتد. راه حل اصلی برای انبوه نیروی کار روستایی، انتقال بیشتر آنها به بخش‌های غیرکشاورزی به‌ویژه بخش خدمات است، هرچند همچنان انتقال از تولید غلات به محصولات غیر غلاتی یکی از راه‌حل‌هاست. کاهش قیمت محصولات غیر غلات در سال‌های اخیر نشان‌دهنده عدم تعادل کوتاه‌مدت در بازار داخلی است. اما بطور قطع در بلندمدت، بازار محصولات غیر غلات با افزایش درآمد سرانه گسترش خواهد یافت، اما گسترش بازار آن‌طور که انتظار می‌رود سریع نخواهد بود. همچنین بدبینان، این سوال را مطرح می‌کنند که آیا چین می‌تواند هزینه واردات مقدار زیادی غلات را از طریق ذخایر ارز خارجی داشته باشد یا خیر؟ و مشخص نیست که در بلندمدت، چین بتواند مازاد ذخایر ارزی خود را حفظ کند یا خیر؟ از سویی چین در اکثر سال‌ها بین آغاز اصلاحات اقتصادی تا سال 1993 کسری حساب جاری داشته است. پس از سال 1993، چین مازاد حساب جاری ناشی از افزایش صادرات را ثبت کرده است. افزایش صادرات بیشتر ناشی از تعدیل سیاست‌های کوتاه‌مدت است تا نتیجه بهبود روابط بین‌المللی بنابراین کفه مناسبات دیپلماتیک برای اطمینان از انبارش راهبردی غلات قطعاً سنگین‌تر خواهد شد. چینی ها هنوز در مورد توانایی خود در پرداخت هزینه واردات غلات نامطمئن هستند؟ از آنجایی که چین در مسیر صنعتی شدن سریع خود قرار دارد، واردات ماشین‌آلات و تجهیزات حمل و نقل، مواد اولیه و خدمات با ارزش بالا به ناچار با ادامه رشد اقتصادی به سرعت افزایش خواهد یافت. اگر ارز یک منبع کمیاب باشد و هزینه فرصت واردات غلات بیشتر از هزینه اسمی باشد، واردات غلات بر سایر واردات تأثیرات کاهشی خواهد داشت. در این راستا، پرداخت‌های بین‌المللی مشکلاتی را در تصمیم‌گیری‌های واردات چین ایجاد می‌کند. با این حال، برخلاف هزینه‌های زیاد ناشی از خودکفایی، واردات غلات از افزایش هزینه‌های نیروی کار چین جلوگیری می‌کند و به چین کمک می‌کند تا رقابت بین‌المللی خود را حفظ کند،. علاوه‌بر این، حتی اگر چین واقعاً در حفظ تراز پرداخت خود با مشکلاتی مواجه شود، ارزش پول چین کاهش می‌یابد و قیمت غلات داخلی کاهش یافته و واردات غلات کاهش متوقف می‌شود.

اینکه سیاست غلات چین تا حد زیادی از خارج تعیین می‌شود، عدم اطمینان در مورد سیاست غلات آینده چین را افزایش می‌دهد. از سوی دیگر، ادامه سیاست (GSS) به شدت به منابع طبیعی شامل آب و زمین‌های زیرکشت بستگی دارد. مقامات چینی بارها نگرانی خود در مورد زمین‌های زیرکشت غلات بیان نموده‌اند. در دهه‌های اخیر، زمین‌های قابل کشت در چین بواسطه رشد شهرنشینی و صنعتی شدن سریع، به‌ویژه در دلتای رودخانه یانگ تسه، دلتای رودخانه مروارید و منطقه پکن-تیانجین و دلتای هبی کاهش یافته است. علاوه‌بر این، فرسایش و آلودگی خاک و بیابان‌زایی چالش‌های جدی برای امنیت غذایی چین ایجاد کرده است. از این‌رو، دولت چین مجموعه‌ای از سیاست‌ها را برای تضمین کیفیت و کمیت زمین‌های قابل کشت غلات، از جمله یکپارچه‌سازی زمین‌های کشاورزی، و حفاظت از زمین‌های کشاورزی اساسی صادر کرده، آب یکی دیگر از محرک‌های کلیدی تولید غلات است. از سویی، تغییرات اقلیمی دگرگونی‌های مثبت و منفی بزرگی را برای کشاورزی در چین به ارمغان آورده است که بر فنولوژی محصولات تأثیر گذارده، فراوانی و شدت بلایای طبیعی کشاورزی را افزایش داده، بر سیستم و ساختار کشت محصولات می‌گذارد. تولید غلات بیشتر با هزینه‌های زیست محیطی همراه است و منابع عظیم و هزینه‌های زیست محیطی در طول تولید غلات چین پرداخت شده است افزایش تولید غلات با گسترش فرسایش خاک همراه است و به‌دلیل بهره‌برداری بیش از حد از آب‌های زیرزمینی طی سالیان متمادی، دشت شمال چین به بزرگترین منطقه «قیف آب زیرزمینی» در جهان تبدیل شده است. علاوه‌بر این، حمل و نقل غلات از شمال به جنوب منجر به تغییر مداوم به سمت شمال در مناطق اصلی تولید غلات شده است که فشار بر منابع آبی در شمال جایی که منابع آبی نسبتاً کمیاب هستند را تشدید کرده است، در عین حال، با توجه به رشد کاربرد کودهای شیمیایی و آفت‌کش‌ها، بسیاری از کودها و آفت‌کش‌ها وارد خاک، جو و چرخه آب می‌شوند که باعث آلودگی جدی کشاورزی می‌شود. طرفه اینکه با تسریع شهرنشینی، درآمد سرانه ساکنان شهری و روستائیان به میزان قابل توجهی افزایش یافته و استاندارد زندگی و ساختار رژیم غذایی ساکنان بطور مستمر تغییر می‌کند. خودکفایی برنج، گندم، ذرت و سویا در بسیاری از شهرستان‌های چین تا حد زیادی دست نیافتنی است. این نشان می‌دهد که واردات از خارج یا حمل و نقل داخلی برای این شهرستان‌ها موردنیاز است تا تقاضای خود را برآورده کنند.

در چین، به‌دلیل توسعه سریع سیستم حمل و نقل جاده‌ای ملی و انگیزه قوی صنعت لجستیک، یک سیستم ملی گردش غلات ایجاد شده است و نظام عرضه و بازاریابی ملی غلات تحقق یافته است. در این میان، اقتصاد بازار همچنین در تنظیم قیمت‌ها و سطح عرضه و حفظ تعادل کلی تولید و مصرف مواد غذایی نقش دارد. با این حال، تحت ساختار عرضه و تقاضای فعلی، هنوز برخی مشکلات در گردش غلات وجود دارد. اولاً تجمع کارکردی مناطق اصلی تولید غلات منجر به تقویت تدریجی الگوی «حمل و نقل غلات از شمال به جنوب» و «حمل غلات از غرب به شرق» شد که چالش‌های بزرگی را برای سیستم حمل‌ونقل و حمل‌ونقل به‌همراه داشته است. انتقال غلات پس از برداشت به‌عنوان مثال، از آنجایی که مناطق اصلی تولید برنج و ذرت در شمال شرقی چین جمع می‌شوند، حمل و نقل غلات برداشت شده در پاییز و زمستان با حمل و نقل زغال سنگ در شمال شرقی چین در تضاد است، و در نتیجه نه‌تنها هزینه حمل و نقل غلات افزایش یافته بلکه زمان حمل و نقل و کپک‌زدگی دانه یا از دست دادن مواد مغذی افزایش می‌یابد،. ثانیاً، در شرایط طبیعی که منابع آب در شمال و غرب چین کمیاب‌تر از جنوب است، «حمل و نقل غلات از شمال به جنوب» و «حمل غلات از غرب به شرق» تهدید منابع آبی را تشدید خواهد کرد. در دهه 1980 و اوایل دهه 1990، واردات گندم چین 90 درصد از کل واردات غلات اساسی را تشکیل می‌داد، اما این نسبت پس از سال 1993 شروع به کاهش کرد. در قرن بیست و یکم، هنوز واردات و صادرات گندم چین در وضعیت کسری قرار دارد. از سال 2009 تا 2015، کسری تجاری گندم سال به سال افزایش یافته است. در دهه‌های 1980 و 1990، شکل اصلی تجارت برنج در چین صادرات خالص بود، اما در سال‌های اخیر، به منظور بسیج اشتیاق کشاورزان برای کشت غلات، چین حداقل قیمت حفاظتی را اعمال کرده است. سیاست حمایتی برنج، همراه با تأثیر مشترک عوامل مختلف، مانند افزایش قیمت ابزار تولید و هزینه‌های نیروی کار، و قیمت غلات داخلی روند افزایشی را نشان می‌دهد که منجر به روند واردات خالص تجارت برنج چین می‌شود. در حال حاضر، چین یکی از واردکنندگان عمده سویا از آمریکای شمالی و جنوبی است و مطالعات تأیید کرده‌اند که زمین محدود و دسترسی محدود به آب، افزایش خودکفایی سویا را برای چین دشوار و از نظر اقتصادی مضر می‌کند. اگرچه در دهه 1980، چین با یک وضعیت امنیتی جدی در خصوص غلات مواجه شد. اما سی سال بعد، فلات چینگهای-تبت همچنان با امنیت غذایی ضعیفی مواجه‌اند. اگر چه شهرستان‌های دارای غلات، جیره و غلات خوراک در جنوب شرقی، شمال و غرب چین، گندم در جنوب حوضه رودخانه یانگ تسه، شمال چین و شرق چین، ذرت در جنوب شرقی، شمال چین و غرب چین، برنج در شمال چین و سویا هستند. در شرق چین از خودکفایی کمتری برخوردار بودند و توانستند از طریق واردات نیازهای خود را تأمین کنند.

براساس فرمان شورای دولتی که توسط نخست وزیر “لی کچیانگ” امضا شد، آخرین اصلاحیه مقررات مدیریت گردش غلات در یکصد و بیست و یکمین جلسه اجرایی شورای دولتی در 4 ژانویه 2021 به تصویب رسید. هدف این اصلاحیه تقویت تولید غلات، حفاظت از حقوق و منافع مشروع اپراتورها و مصرف‌کنندگان، حفاظت از امنیت ملی غذا و حفظ گردش منظم غلات است. طبق این اصلاحیه: “غلات به گندم، برنج، ذرت، دانه درشت و محصولات نهایی مربوطه اطلاق می‌شود و نهادهای بازار با انواع مختلف مالکیت تشویق می‌شوند تا در “عملیات غلات” شرکت کنند. جلوگیری از گردش آزاد غلات از طرق غیرقانونی ممنوع است. قیمت غلات براساس عرضه و تقاضا در بازار تعیین می‌شود. شرکت‌های درگیر در تهیه غلات باید در مقامات محلی در سطح شهرستان ثبت نام کنند و تدارک غلات باید با اطلاع‌رسانی در مورد انواع غلات، مشخصات کیفی و قیمت خرید همراه باشد و به منافع کشاورزان و سایر تولیدکنندگان غلات خدشه وارد نشود. برای اطمینان از ایمنی، تست کیفیت در تدارکات موردنیاز است. بنگاه‌های فعال در ذخیره‌سازی غلات باید به امکانات استاندارد و شرایط مناسب مجهز باشند. حمل و نقل غلات باید به شدت از قوانین فنی پیروی کند و ضایعات را کاهش دهد. یک سیستم بازرسی کیفیت دانه‌ها را قبل از خروج از انبار بررسی می‌کند. غلات در صورت آلوده بودن یا کمتر از استانداردهای ایمنی مواد غذایی نباید از انبار خارج شوند. عملیات تجاری غلات باید از گزارش‌های نادرست در مورد حجم ذخیره‌سازی غلات، تقلب یا اختلاس یارانه‌های مالی دور باشد.چین تعدیل بازار را از طریق خرید غلات مبتنی بر سیاست، صادرات و واردات و سایر اقدامات اقتصادی تقویت خواهد کرد تا تعادل اساسی عرضه و تقاضای غلات ملی و ثبات اساسی بازار حفظ شود. نظام ذخیره‌سازی غلات باید دارای سیستم‌های مرکزی و محلی باشد، و به‌عنوان وسیله‌ای برای تثبیت بازار غلات و مقابله با بلایای طبیعی بزرگ و سایر موارد احتمالی عمل نماید. شورای دولتی و مقامات منطقه‌ای باید سیستم‌های صندوق‌های ریسک غلات را برای حمایت از ذخیره‌سازی غلات ایجاد و بهبود بخشند و مکانیسم نظارت و هشدار برای عرضه و تقاضای بازار غلات باید بهبود یابد. این کشور مجموعه‌ای از اقدامات را برای تشویق ایجاد پیوندهای پایدار بین مناطق عمده تولید و بازاریابی غلات، و کشت شرکت‌های غلات با عملیات یکپارچه، حمایت از ساخت پایگاه‌ها یا مناطق برای تولید، فرآوری و تدارکات غلات انجام و سیستم نظارت ملی برای کیفیت و ایمنی گردش غلات را توسعه داده است.
اولاً، شکی نیست که چین به‌عنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرف‌کننده غلات در جهان، امنیت غذایی جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد. تقریباً همه کشورها، از جمله چین، غلات را عمدتاً برای استفاده از بازار جهانی برای تثبیت بازار داخلی خود وارد می‌کنند. تقریباً هیچ کشوری تنها به واردات متکی نیست. بلکه کشورها میزان واردات غلات را با توجه به تولید غلات داخلی و واردات غلات و تغییرات قیمت غلات داخلی به‌عنوان یک کل ارگانیک تغییر می‌دهند. به‌همین دلیل سهم واردات در بازار داخلی نسبت به تولید داخلی در بیشتر موارد نسبتاً ناچیز است. ثانیاً، تغییرات در میزان واردات در کشورها بر قیمت‌های بازار جهانی تأثیر می‌گذارد زیرا بازار جهانی نسبت به کل تولید غلات کوچک است. چین انواع مختلف غلات را از طریق بازار جهانی مبادله می‌کند و تغییرات بسیار زیاد آن در حجم واردات معمولاً بر قیمت‌های بازار جهانی تأثیر می‌گذارد. تعادل عرضه و تقاضای غلات تضمین مهمی برای دستیابی به امنیت غلات چین است. در پس‌زمینه عصر جدید، عرضه غلات چین را نمی‌توان از بازار بین‌المللی غلات جدا کرد و نوسانات قیمت غلات بین‌المللی به عامل مهمی در محدود کردن عرضه غلات چین تبدیل شده است. بنابراین تثبیت تولید غلات و بهینه‌سازی ساختار سمت عرضه صنعت غلات چین، افزایش نرخ تحول دستاوردهای صنعت غلات از طریق نوآوری‌های علمی و فناوری کشاورزی، افزایش سطح ذخیره‌سازی غلات، و ارتقای صنعت غلات، رشد فناوری در صنعت بذر غلات، سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های غلات، افزایش همکاری‌های صنعتی و دانشگاهی-پژوهشی در زمینه غلات، افزایش یارانه‌های «جعبه سبز» کشاورزی، تمرکز بر تنوع ارقام غلات، ذخیره‌سازی، پردازش عمیق، لجستیک بین‌المللی غلات با کمک طرح کمربند و جاده (ایجاد کریدورهای بین‌المللی جریان کالایی با محوریت غلات)، بازرسی کیفیت عمیق و تضمین سیستم یارانه حمایتی غلات پارامترهای جریان‌سازی محسوب می‌گردند. دوم تقویت اصلاحات بازار محور قیمت غلات و افزایش رقابت بین‌المللی قیمت‌ها است. ثبات قیمت غلات در بازار، ویژگی اساسی است که منعکس‌کننده تعادل عرضه و تقاضا در بازار غلات است. بازار کنونی در شرایط عصر اقتصاد باز قرار دارد و قیمت نه تنها یک پارامتر شفاف که به بهترین شکل تعادل عرضه و تقاضای بازار را منعکس می‌کند، بلکه تنظیم کننده‌ای برای تنظیم تعادل عرضه و تقاضای بازار است. نه تنها از عرضه و تقاضا در بازار داخلی، بلکه تحت تأثیر عرضه و تقاضا در بازار بین‌المللی نیز قرار دارد. دلیل آن این است که نوسانات قیمت در بازار بین‌المللی از کانال‌های مختلف به بازار داخلی منتقل می‌شود و منجر به نوسانات قیمت در بازار داخلی می‌شود.

بنابراین، برای جلوگیری از تأثیر نوسانات شدید قیمت در بازار بین‌المللی بر بازار چین و پیشگیری و کنترل مؤثر ریسک نوسانات قیمت، باید سیاست تقویت اصلاحات بازار محور قیمت غلات، تثبیت قیمت‌ها، و بهبود موقعیت قیمت‌گذاری در بازار آتی غلات و بهبود رقابت در فضای بازارهای بین‌المللی ادامه یابد. معرفی مکانیسم رقابت قیمت در بازار به این معنا نیست که دولت به‌طور کامل کنترل و مداخله خود را در بازار کنار بگذارد، بلکه به این معناست که از تأثیر بازار بین‌المللی بر بازار غلات چین جلوگیری کند و تعادل عرضه غلات چین را در درازمدت تضمین نماید.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.