اسلایدیادداشت ویژه

آینده اکوسیستم‌های غذایی و الزامات استراتژیک برای خاورمیانه

اکوسیستم‌های غذایی جهانی، با توجه به زنجیره‌های تأمین گسترده و پیچیده‌ای که بر آن تکیه دارند و تنوع زیاد بازیگرانی که آن‌ها را هدایت می‌کنند، دارای پیچیدگی بی‌نظیری هستند. علاوه بر این، آن‌ها عمیقاً در وابستگی‌های متقابل که پیوند بین منابع جهانی که غذا، آب، انرژی و محیط را به هم متصل می‌کند، درهم تنیده و بافته شده‌اند. در نتیجه، در بستر اختلالات عمیق اقتصادی، ژئوپلیتیکی و محیط طبیعی، اکوسیستم‌های غذایی جهانی در کانون نقطه تلاقی تقریباً تمام روندهای بزرگی که آینده جمعی ما را شکل می‌دهند، قرار می‌گیرند. در حالی که جهان از بحران پاندمی کرونا خارج می‌شود، این اکوسیستم‌ها به دلیل پراکندگی، چشم انداز ژئوپلیتیکی و تجاری متنوع، تأثیرات اقتصادی پاندمی و فراوانی فزاینده رویدادهای شدید اقلیمی مرتبط با تغییرات آب و هوایی بطور مستمر مختل می‌شوند. پویایی سرسام آور نیروهای جهانی، اکوسیستم‌های غذایی جهان را تحت فشار بی‌سابقه‌ای قرار داده است. در پسکرانه این دینامیزم، ما شاهد گسترش رویکردهای جدید و نوآورانه برای تقریباً تمام جنبه‌های این سیستم‌های انسانی- اقتصادی، از جمله رشد در فناوری کشاورزی هستیم. این راه حل‌ها برای کسانی که می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند، نوید بخش است اما برای دیگرانی که قادر به همگام‌شدن با سرعت تغییرات نیستند، با تشدید رقابت مبتنی بر رشد نوآوری‌ها، به منبع بی‌ثبات‌کننده دیگری از عدم اطمینان تبدیل شده‌اند. چنانکه با نزدیک‌شدن به سال ۲۰۲۵ ، اکوسیستم‌های غذایی جهانی با عدم قطعیت بی‌سابقه‌ای روبرو هستند. لذا برای تصمیم‌گیرندگان دولتی و رهبران بخش خصوصی، یافتن راه‌های مؤثر برای هدایت اکوسیستم‌های غذایی جهانی در چارچوب این عدم اطمینان عمیق، یک اولویت فوری است. در واقع، اکوسیستم‌های غذایی جهان از بازیگران درگیر در تولید، پویایی‌ها، تنظیم قواعد، جریان‌های کالایی و مصرف مواد غذایی و تعاملات بی‌شمار بین آن‌ها تشکیل شده‌اند. بازیگران این اکوسیستم نه تنها شامل تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان، بلکه موسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها، سرمایه‌گذاران، سازمان‌های غیردولتی و البته طیف گسترده‌ای از نهادهای دولتی از جمله وزارتخانه‌های کشاورزی و امنیت غذایی و همچنین نهادهای نظارتی را نیز شامل می‌شود. برای تصمیم‌گیرندگان دولتی که مسئول هدایت این اکوسیستم‌های غذایی در جهانی در حال تحول هستند، داشتن استراتژی قوی و مراکز سیاستی در مدیریت عناصر ساختاری زنجیره جریان تأمین غذا و کشاورزی و اختلال فزاینده‌ای که در معرض آن قرار دارند، از ضروریات بشمار میاید. علاوه بر این، کلیه جریان‌ها تحت تأثیر الگوهای نوسانی بازارهای کالایی و به نوبه خود، تابعی از الگوهای در حال تحول تقاضای مصرف‌کننده هستند که در بحبوحه تغییرات ساختاری عمیق ناشی از تغییر جمعیتی مناطق و اولویت‌های در حال تحول از جمله افزایش انتظارات، شفافیت زنجیره تأمین و بسیاری پارامترهای دیگر هستند. اکوسیستم‌های غذایی نیز به روش‌های اساسی توسط قدرت و نفوذ نسبی بازیگران خود و پویایی‌های تعاملی بین آن‌ها شکل می‌گیرند. عدم تقارن در قدرت تا حد زیادی تابعی از مزیت جغرافیایی در تولید کشاورزی در مقابل مصرف محلی و پیچیدگی سیستم‌های کشاورزی و زنجیره ارزش است. از دیدگاه بخش خصوصی، قدرت در بازارهای کشاورزی تابعی از تمرکز ، توانایی مالی و امکان خلق نوآوری است که در مقیاس جهانی به وجود می‌آید. بازیگران دولتی، که شاید مهمترین آن‌ها با توجه به نقش شان در تعیین قوانین تجاری بازی باشند، بر چشم انداز قدرت در اکوسیستم‌های غذایی جهانی در هر دو سطح ملی و فراملی به ویژه از نظر سیاست تجاری، استانداردها و مقررات تأثیر می‌گذارند. چشم انداز عدم قطعیت در باب عناصر و نیروهایی که اکوسیستم‌های غذایی جهان را شکل می‌دهند، قبل از شروع بحران کوئید در دوره‌ای از تغییرات عمیق و پایدار بودند. اما وقوع همه‌گیری این تغییرات را تسریع کرده و امواج شوک را در کل اکوسیستم ایجاد کرده است. زنجیره‌های تأمین به دلیل اقدامات قرنطینه‌ای به شدت مختل شدند. برنامه جهانی فائو هشدار می دهد که این می‌تواند تعداد افرادی را که با ناامنی غذایی حاد در سراسر جهان روبرو هستند دو برابر کند. پویایی قدرت بین کشورها نیز در حال افزایش است، زیرا بسیاری از دولت‌ها برای تضمین امنیت غذایی ملی به حمایت از مصرف‌کنندگان مواد غذایی متمایل می‌شوند. در این میان، خاورمیانه منطقه‌ای است که در خط مقدم تغییرات اقلیمی قرار دارد و به طور همزمان با افزایش دمای شدید و خشکسالی مبارزه می‌کند، بدون توجه به افزایش شوری خاک و وخامت شرایط کشاورزی، می‌توانیم مطمئن باشیم که خاورمیانه مجبور خواهد شد با برخی از بدترین تأثیرات تغییرات آب و هوایی جهان روبرو شود. هنگامی که به سال ۲۰۲۵ نگاه می‌کنیم، حتی بهترین سناریو نیز مستلزم ایجاد انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین در اکوسیستم‌های غذایی است، زیرا هیچ آینده‌ای وجود ندارد که در آن رویدادهای شدید آب و هوایی و عدم قطعیت‌های مربوط به آب و هوا از بین بروند. با این حال، همانطور که هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) توضیح داده است، شدت این تأثیرات به مسیر افزایش دمای جهانی بستگی دارد که بسته به فعالیت‌های انسانی بین ۱.۵ تا ۲.۰ درجه سانتیگراد کاهش می‌یابد. بنظر (IPCC) تفاوت بین این دو مسیر از بعد تأثیرات جهانی بسیار زیاد است. در مسیر ۲.۰ درجه سانتیگراد یا بالاتر، پیش‌بینی می‌شود که اختلال جهانی گسترده باشد. دمای بالاتر زمین منجر به مشکلات بزرگ‌تر و آسیب‌هایی خواهد شد که حتی با تلاش‌های هماهنگ جهانی، برگشت ناپذیر خواهد بود. علاوه بر این حوزه‌های گسترده عدم قطعیت، تعدادی از نیروهای مؤثر بر اکوسیستم‌های غذایی جهانی به روش‌های اساساً غیرقابل پیش‌بینی تأثیر می‌گذارند. با نگاهی به سال ۲۰۲۵، خطوط گسترده اکوسیستم‌های غذایی جهانی تا حدودی مشخص است. برای مثال، تقاضای کل برای کالاهای کشاورزی تا حد زیادی به دلیل نقش مرکزی رشد جمعیت به عنوان محرک تقاضا صعودی است. با این حال، ابهامات استراتژیک کلیدی که مسیر آن‌ها را شکل می‌دهد، به دلیل پیچیدگی شدید نیروهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی که اکوسیستم‌های غذایی در معرض آن هستند، بسیار بیشتر از هرگونه اطمینان نسبی در مورد اکوسیستم‌های غذایی جهانی آینده است. مجموعه وسیعی از محیط‌های متغیر در آینده امکان‌پذیر است. به طور خاص، تصمیم‌گیرندگانی که در اکوسیستم‌های غذایی جهانی حرکت می‌کنند باید با عدم قطعیت عمیق، تغییر ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک غذا و کشاورزی روبرو شوند. هنگامی که رهبران دو اقتصاد بزرگ جهان (و بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی) هر دو آشکارا درباره «جداسازی» اقتصادی و تهدیدات تجاری در مورد نقاط اشتعال ژئواستراتژیکی مانند تایوان و اکرایین و پیشروی ناتو در اروپا و دریای چین بحث می‌کنند، واضح است که نظم جهانی وارد دوره عدم اطمینان عمیق شده است. بی‌ثباتی کنونی تابع عوامل بسیاری است، از تغییر توزیع قدرت اقتصادی جهانی تا تضعیف مداوم نهادهای حاکمیت جهانی. علیرغم روندهای اخیر به سوی جهانی‌زدایی و تجزیه ژئوپلیتیکی، انگیزه‌های اقتصادی قدرت‌های پیشرو جهان برای همکاری از بین نرفته است. تحولات چشم انداز سیاسی داخلی در کشورهای کلیدی می‌تواند شرایطی را برای احیای چندجانبه گرایی و بازگشت به نظم اقتصادی بین المللی یکپارچه ایجاد کند. با این حال چشم انداز تشدید تنش، رقابت و حتی درگیری را نمی‌توان تخفیف داد. تمام عدم قطعیت‌ها پیامدهای عمیقی برای اکوسیستم‌های غذایی جهانی و سهامداران درون آن‌ها دارد. از یک سو، چشم انداز تعمیق تنش‌های ژئوپلیتیکی و تکه‌تکه‌شدن اقتصادی، امنیت غذایی را به عامل محوری‌تری در محاسبات امنیت ملی تبدیل می‌کند، (به ویژه با توجه به توزیع نابرابر ظرفیت تولیدی کشاورزی و وابستگی به تجارت برای عرضه مواد غذایی داخلی در سراسر جهان که در آینده‌ای پارادوکسیکال)، عرضه مواد غذایی و کشاورزی می‌تواند به ابزارهای تسلیحاتی رقابت استراتژیک ژئواکونومیکی تبدیل شود و در آن کشورها از ابزارهای اقتصادی برای اهداف ژئوپلیتیکی استفاده می‌کنند. در چنین محیطی، اکوسیستم‌های غذایی جهانی به حوزه‌های بحث انگیزی تبدیل می‌شوند. از سوی دیگر، در آینده‌ای که در آن بازگشت به چندجانبه‌گرایی وجود دارد، ممکن است شاهد ادغام مجدد چشم انداز غذا و کشاورزی در جهانی باشیم که توسط انگیزه‌های اقتصادی و سیاسی تجاری زندگی همه شهروندان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در خاورمیانه، طیف کاملی از پیامدها متصور است. اگرچه توافق‌نامه‌های اخیر آبراهام همگرایی جعلی منطقه‌ای را با راهبری صهیونیست‌ها ارائه می‌دهد، اما تکانه گسل‌های بین ایران، عربستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، مسئله یمن، سوریه، لبنان و فلسطین، تداوم تعامل بازیگران خارجی و حضور تعدادی از دولت‌های شکننده همگی محرک‌های عدم اطمینان عمیق هستند. برای خاورمیانه با بهبود اقتصادی در پساکووید شوک‌های دوگانه همه‌گیری و سقوط قیمت نفت، برنامه‌های بهبود اقتصادی را پیچیده‌تر می‌کنند، زیرا چشم‌انداز تشدید فشارهای مالی بسیار محتمل است. با نگاهی به سال ۲۰۲۵، منابع متعدد عدم اطمینان – از جمله مهم‌تر از همه اثربخشی میان‌مدت و بلندمدت و در دسترس بودن واکسن‌ها و درمان‌های سویه‌های متنوع کووید، طیف سناریوهای احتمالی را با توجه به عملکرد اقتصادی به‌طور باورنکردنی نامشخص می‌سازد.

تغییرات آب و هوایی و اختلال در زنجیره تأمین در سطح جهانی، عوامل متعددی خارج از زنجیره تأمین، در میان تغییرات عمیق و غیرقابل پیش‌بینی قرار دارند. برای مثال، در بحبوحه تغییرات اقلیمی در مقیاس بزرگ قرار داریم، نتایج آن فراتر از این قطعیت غیرقابل پیش‌بینی است که تغییر اقلیم منجر به تغییراتی در “تکرار، شدت، وسعت مکانی، مدت و زمان” رویدادهای شدید آب و هوایی، که عملکرد کشاورزی را تهدید می‌کند، می‌شود. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که تغییرات آب و هوایی را با خطر بیماری همه‌گیر مرتبط می‌کند. مطالعات نشان می‌دهد که از دست دادن تنوع و جنگل‌زدایی که به تغییرات آب و هوایی دامن می‌زند، انسان‌ها و حیوانات را به هم نزدیک‌تر می‌کند و فرصت را برای عوامل بیماری‌زا که توسط حیوانات برای انتقال به انسان منتقل می‌شود را افزایش می‌دهد. حاصل این پویایی‌ها مجموعه‌ای از شوک‌های استراتژیک است که می‌تواند زنجیره‌های عرضه جهانی غذا را از مبدا تا نقطه مصرف مختل کند.

سناریوها برای آینده ممکن ۲۰۵۰

برای محدودکردن عدم قطعیت استراتژیک گسترده‌ای که آینده اکوسیستم‌های غذایی را مشخص می‌کند و در نظرگرفتن طیف سیستماتیکی از نتایج بالقوه تا سال ۲۰۲۵، چند سناریو بر اساس تحقیقات آینده نگرانه قابل توسعه است. پارامترهایی که این سناریوها را تعریف می‌کنند با حوزه‌های عدم قطعیت که در بالا ذکر شد مانند ساختار و پویایی نظم ژئوپلیتیک جهانی، مسیر بهبود اقتصادی پس از همه گیری؛ و فراوانی، شدت، و ماهیت اختلالات زنجیره تأمین مواد غذایی با محوریت محیطی به عنوان یک مجموعه، مطابقت دارند. این سناریوها طیفی از شرایط عملیاتی را نشان می‌دهد که تقدیر اکوسیستم‌های غذایی را در آینده مشخص می‌کند. این سناریوها عبارتند از ناسیونالیسم غذایی، تقسیم کار بین‌المللی تولید جهانی غذایی و انقلاب در فناوری کشاورزی( Ag-Tech)

در ابعاد جهانی در این سناریو، در دوران پسا کووید، اقتصاد جهانی وارد یک رکود عمیق و طولانی شده است که مشخصه آن واگرایی فزاینده بین اقتصادهای پیشرفته و نوظهور است. این واگرایی به اکوسیستم‌های غذایی جهانی گسترش یافته و ناامنی غذایی را در طیف گسترده‌ای از کشورها تشدید کرده است. کشورهایی با سیستم‌های بهداشتی قوی و منابع مالی عمیق توانسته‌اند تا حدی آسیب‌های اقتصادی تخریب مشاغل را مهار کنند، رکود پایدار همچنین به شدت بر دسترسی به تسهیلات اعتباری برای بخش کشاورزی تأثیر گذاشته است. بازارهای نوظهور و کشورهای کم درآمد بیشترین ضربه را خورده‌اند، با توجه به ترکیبی از بدهی خارجی بالا و قرار گرفتن در معرض نوسان فزاینده بازارهای کالایی؛ مشکلات اقتصادی و بی ثباتی سیاسی در بسیاری از کشورها بوجود آمده است. این پویایی‌ها و رکود جهانی به طور گسترده‌تر به ناسیونالیسم اقتصادی و موجی از اقدامات حمایتی دامن زده است که نظم بین المللی را عمیقاً متلاشی کرده است. نتیجه این تغییرات، جهانی است که با چند قطبی ژئوپلیتیکی ناپایدار، درگیری پراکنده و بی‌ثبات‌کننده، و تقسیمات اقتصادی و نظارتی پیچیده مشخص می‌شود، که در آن کارایی و قابلیت اطمینان زنجیره‌های تأمین غذای جهانی به شدت مختل شده است. علاوه بر این، رکود جهانی سرعت نوآوری در زنجیره های ارزش غذایی و کشاورزی را به شدت کاهش داده است زیرا سرمایه‌گذاری کاهش یافته است و هم طرف تقاضا و هم عرضه به سمت کالاهای ارزان قیمت‌تر و اساسی‌تر حرکت کرده‌اند.

در ابعاد منطقه ای: در خاورمیانه و آفریقا، رکود اقتصادی جهانی و در نتیجه کاهش شدید قیمت کالاها فشار شدیدی را بر بسیاری از دولت‌ها وارد کرده است. قیمت نفت در نتیجه رکود مستمر تقاضای انرژی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، اما بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی کفی زیر کاهش قیمت قرار داده است. با این وجود، حتی برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، فشار مالی بر دولت‌ها، به ویژه با توجه به افزایش چالش‌های امنیت ملی، قابل توجه است. برای اکوسیستم‌های غذایی منطقه‌ای، بازگشت درگیری‌های فعال در منطقه و فروپاشی نزدیک چندین کشور شکننده که در آن ناامنی غذایی در حال حاضر شایع است، منجر به اختلالات مکرر زنجیره تأمین شده است. سیستم کشاورزی منطقه‌ای به طور فزاینده‌ای از هم پاشیده می‌شود، در حالی که یارانه‌ها کاهش یافته و بسیار محدودتر شده است.

در بعد جهانی؛ این سناریو با رقابت شدید و بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی و اقتصادی بین چین و ایالات متحده تعریف می‌شود. افزایش خطر ناشی از اختلال زنجیره تأمین در بخش‌های کلیدی، ملی‌گرایی اقتصادی، در رابطه با امنیت غذایی را تقویت کرده است. به دنبال انتشار سریع جهانی چندین واکسن و درمان بسیار مؤثر کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۱، رشد اقتصادی و تقاضای کل افزایش یافته است. با این حال، رقابت چین و ایالات متحده منجر به جدا شدن دو اقتصاد بزرگ جهان شده و تنش‌های ژئوپلیتیکی فضای بین آن‌ها را به طور فزاینده‌ای تهدید می‌کند. برای اکوسیستم‌های جهانی غذا، نتیجه در سال ۲۰۲۵، جهانی تقسیم شده و بی ثبات است که در آن نفوذ نهادهای جهانی به شدت ضعیف شده است. در نتیجه، جهان در سال ۲۰۲۵ با رویدادهای شدید آب و هوایی مکرر و شدیدتر مشخص می‌شود. علاوه بر این، افزایش قابل توجهی در بروز بیماری‌های عفونی مشترک بین انسان و دام و همچنین اختلالات مکرر و پرهزینه در کشاورزی به دلیل طغیان آفات مشاهده شده است. نتیجه شوک‌های مکرر عرضه و نوسان قیمت کالاها بوده است. اثر خالص این پویایی‌ها همراه با تعمیق عدم قطعیت ژئوپلیتیکی، ظهور ناسیونالیسم غذایی شدیداً رقابتی است که با افزایش حق بیمه بر خودکفایی ملی دامن می‌زند. غذا در حال حاضر یک اولویت اصلی امنیت ملی است و ضرورت حمایت‌گرایی و توجه به بکارگیری نوآوری کشاورزی به عنوان عامل اصلی آن در نظر گرفته می‌شوند.

در بعد منطقه ای نیز در خاورمیانه و آفریقا، چشم انداز غذا و کشاورزی به دلیل نوسانات ژئوپلیتیکی و محیطی عمیقاً مختل شده است. از نظر ژئوپلیتیکی، منطقه خود را گرفتار آتش متقابل رقابت فزاینده بی‌ثبات برای نفوذ منطقه‌ای بین ایالات متحده و چین می‌یابد. در عین حال، خاورمیانه با چالش فزاینده ناامنی آبی و همچنین اختلالات طبیعی مکرر و پرهزینه در زنجیره تأمین مواد غذایی و کشاورزی مواجه است که هنوز تا حد زیادی به آن متکی است. صادرکنندگان نفت که از افزایش قیمت نفت ناشی از بازگشت تقاضای کل قوی جهانی سود می‌برند، در موقعیت مالی قوی‌ای قرار دارند که می‌توانند از این چالش‌ها عبور کنند، اما انجام این کار مستلزم مبادلات دشوار دیپلماتیک و سرمایه‌گذاری خارجی است. کشورهای منطقه با یک محیط نظارتی مواجه هستند که در نتیجه شکاف‌های ژئواکونومیکی گسترده، عمیقاً چندپاره و پیچیده است. در زمینه رشد اقتصادی قوی و قیمت نفت قوی، تقاضا برای مواد غذایی در سراسر منطقه به طور پیوسته در حال رشد است. این تغییرات در تقاضا و ضرورت فوری برای انطباق با تغییرات آب و هوایی، موجی از سرمایه‌گذاری نوآوری محور در سراسر خاورمیانه و آفریقا در تولید محصولات کشاورزی را تحریک می‌کند.

در بعد جهانی: در این سناریو، تشدید چالش جهانی تغییر اقلیم و گذار سیاسی در تعدادی از کشورهای پیشرو منجر به بازگشت همکاری‌های چندجانبه و یکپارچگی جهانی شده است. با کاهش تنش های تجاری بین ایالات متحده و چین و بهبود هماهنگی جهانی باعث شده تا همه گیری کووید-۱۹ به سرعت کنترل شود، رشد اقتصادی افزایش یابد. این رشد همچنین به اقتصادهای پیشرو این امکان را داده است که به طور مشترک در طیف گسترده‌ای از اقدامات برای مقابله با آنچه که اکنون به عنوان چالش وجودی تغییرات آب و هوایی تصور می شود، سرمایه‌گذاری کنند. برای اکوسیستم‌های غذایی جهانی، رشد اقتصادی قوی و افزایش درآمد منجر به تسریع تقاضا در سطح جهانی شده است. در حالی که موانع تجاری به طور قابل توجهی کاهش یافته است، موجی از اختلالات در زنجیره تأمین مواد غذایی جهانی به دلیل رویدادهای شدید آب و هوایی به ویژه خشکسالی‌های طولانی، شیوع بیماری‌های مشترک محلی و منطقه‌ای جدید، و تخریب گسترده‌تر و منظم‌تر محصولات کشاورزی از آفات وجود دارد. محوریت چالش‌های امنیت غذا و آب، در دسترس بودن گسترده سرمایه و اقتصاد جهانی به طور فزاینده باز، سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی بی‌سابقه‌ای را در نوآوری افزایش داده است که برخی آن را آغاز یک انقلاب فناوری در کشاورزی می‌دانند که در آن فناوری‌های انقلاب صنعتی چهارم به طور کامل در زنجیره‌های ارزش غذایی و کشاورزی به کار گرفته می‌شوند. این نوآوری هم از سوی شرکت‌های بزرگ و هم از طیف گسترده‌ای از تازه‌واردها – از جمله استارت‌آپ‌های غذایی و کشاورزی و همچنین غول‌های فناوری جهانی با تسلط بر داده‌ها که تجمیع قدرت عظیم جهانی و ورود به یک فضای رو به رشد را امکان‌پذیر کرده است، و در طیف وسیعی از بخش‌ها، از جمله غذا و کشاورزی در حال ظهور است. با توجه به افزایش یکپارچگی جهانی و عمیق‌تر شدن اجماع در مورد چالش تغییرات آب و هوا، مقررات بخش‌های انرژی و کشاورزی به سرعت در حال تبدیل‌شدن به تنظیمات سختگیرانه تر، پیچیده‌تر و یکنواخت‌تر در سطح جهانی است. برآورده کردن این الزامات اکنون یکی دیگر از محرک‌های افزایش سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی در فناوری‌های مرتبط با بهره‌وری و پایداری کشاورزی است.

در ابعاد منطقه‌ای: در این سناریو، خاورمیانه و آفریقا از بازگشت تقاضای قوی کالا در اقتصاد جهانی در حال ادغام مجدد و رو به رشد سود می‌برند. در عین حال، با توجه به موقعیت جغرافیایی آن‌ها در مرز تغییرات اقلیمی، این مناطق با فشار بی‌سابقه‌ای از چالش‌های محیطی مخرب فزاینده خشکسالی و بیماری مواجه هستند. برای اکوسیستم‌های غذایی و کشاورزی منطقه‌ای، اختلالات عرضه مکرر به ویژه، امنیت آب چالش برانگیزتر بوده است. آب در حال حاضر یک چالش مرکزی امنیت ملی برای تعدادی از کشورها است. برای صادرکنندگان انرژی، تقاضای قوی قیمت نفت را حتی با افزایش فشار نظارتی افزایش داده است. در نتیجه موقعیت مالی قوی بسیاری از کشورهای منطقه با افزایش ثبات ژئوپلیتیکی تقویت شده است. پیامد ترکیب قدرت مالی و فشار شدید محیطی و نظارتی، موجی از سرمایه گذاری در نوآوری‌های غذایی و کشاورزی پایدار در حال انجام است. این نیز توسط طیف رو به رشدی از مشارکت‌های نوآورانه بین‌المللی، اشکال جدید همکاری عمومی و خصوصی، و اتکای بیشتر به واردات تقویت می‌شود.

با نگاهی به این سناریوها، واضح است که کشورهای خاورمیانه با طیفی ناآشنایی از چالش‌ها و همچنین فرصت‌های جدید و بالقوه دگرگون‌کننده مواجه خواهند شد. لذا دسترسی به چشم‌انداز مطلوب، مستلزم سرمایه‌گذاری منظم در قابلیت‌های جدید و نوآوری و اتخاذ سیاست‌های جدید در تعدادی از حوزه‌های کلیدی است برای نهادهای دولتی خاورمیانه که بر امنیت غذایی متمرکز هستند، آینده در حال ظهور چالش‌های دلهره‌آوری را به همراه دارد. امنیت غذایی یک امر ضروری امنیت ملی نزدیک و بلندمدت است و بنابراین پایداری زیست محیطی و استفاده کارآمد از منابع مالی باید معیارهای اولیه موفقیت در نظر گرفته شود. دستیابی به امنیت غذایی در کوتاه مدت نباید امنیت غذایی آینده را به خطر بیندازد. در عین حال، دولت‌ها باید رفاه شهروندان خود را نیز در اولویت قرار دهند. خاورمیانه باید تاب آوری شبکه‌ای را از طریق مشارکت‌های استراتژیک توسعه دهد. معماری جهانی همکاری‌های بین المللی – نه تنها بین کشورها، بلکه بین دولت‌ها و بخش خصوصی – در موقعیتی نامطمئن قرار دارد. با این حال، تنوع محیط‌های غذایی جهانی آینده بالقوه اهمیت مشارکت‌های استراتژیک در این حوزه را روشن می‌کند. سناریوها حاکی از احتمال بالای آینده‌ای است که مشخصه آن بی‌نظمی چندجانبه است – که در آن نهادهای جهانی در زمانی به شدت ضعیف شده‌اند، که ابعاد ضروری انعطاف‌پذیری سیستم غذایی تنها از طریق مشارکت بین المللی قابل دستیابی هستند. در عین حال، این سناریوها شرایط بالقوه‌ای را نشان می‌دهد که در آن دولت‌ها بدلیل نوسان قیمت انرژی تحت فشار شدید مالی قرار دارند. تحت چنین شرایط عملیاتی، مشارکت با بخش خصوصی ممکن است تنها ابزار کارآمد برای پیشبرد امنیت غذایی مردم منطقه باشد. بنابراین، برای کشورهای خاورمیانه ضروری است که مشارکت‌های استراتژیک را در داخل مرزهای خود، در عمق استراتژیک منطقه و فراتر از آن پیش ببرند. چنین مشارکت‌هایی لزوماً آینده‌گرا خواهند بود و هدف نه تنها ارتقای امنیت غذایی، بلکه ایجاد اکوسیستم غذایی پایدارتر و متعادل‌تر در آینده خاورمیانه است. از سویی خاورمیانه باید امنیت غذایی را در استراتژی دیپلماتیک بگنجاند. برای بسیاری از کشورها، غذا اغلب در روابط دیپلماتیک یک ملاحظه حاشیه‌ای است. با این حال، تقاضاهای نوظهور امنیت غذایی – که شامل تجارت قوی و همکاری بین‌المللی، نیازمند توجه دقیق‌تر غذا به‌عنوان یک جنبه حیاتی دیپلماسی است. با توجه به تنوع تقاطع‌ها بین حوزه‌های غذایی و دیپلماسی، این منطقه سرشار از فرصت برای تعامل است. کشورها می‌توانند ابتدا نیازها را از طریق دیپلماسی بیان و رفع کنند. برای مثال، دیالوگ دیپلماتیک می‌تواند راه را برای دسترسی به محصول خاصی که برای امنیت غذایی ضروری است باز کند. اما دوم، و شاید مهم‌تر، کشورها می‌توانند در هنگام استفاده از ابزارهای قدرت دیپلماتیک، سیستم‌های غذایی را نیز در نظر بگیرند. به عنوان مثال، یک کشور ممکن است قابلیت‌ها یا منابع سرمایه‌گذاری را برای یک چالش مشترک در حوزه غذا ارائه دهد. بنابراین، گنجاندن امنیت غذایی در یک راهبرد دیپلماتیک، وزارت‌های کشاورزی و امور خارجه را ملزم می‌کند تا در صورت لزوم با وزارتخانه‌های دیگر و اکوسیستم‌های امنیت ملی و همچنین وزارتخانه‌های بازرگانی و بازیگران اصلی بخش خصوصی تعامل عمیقی. با هدایت هدفمند همه بازیگران بین المللی یک کشور به سمت یک هدف استراتژیک مشترک در حوزه غذا، داشته باشند. لذا، دیپلماسی می‌تواند به ابزار قدرت نرم بین‌المللی و همچنین امنیت غذایی ملی تبدیل شود. خاورمیانه باید “پلتفرم‌های نوآوری مشترک بین المللی” را ایجاد کند. تجمیع منابع لازم برای رویارویی با طیف وسیعی از مخاطرات احتمالی آینده، کشورها را ملزم می‌کند تا مشارکت‌های هدفمند و عمیق در تعدادی از حوزه‌های مرتبط با غذا و کشاورزی فراتر از مرزهای خود شکل دهند. برای انجام این کار، دولت‌ها باید بازیگران مختلف – از جمله مبتکرانی از بخش‌های دولتی و خصوصی و همچنین سیاست‌گذاران – را در پلتفرم‌های هدفمند گرد هم بیاورند تا  با ادغام دارایی‌ها، منابع، دانش و تخصص، بتوانند نوآوری مشترک را در موضوعات خاص امنیت غذایی مورد توجه قرار دهند. این امر به ویژه برای چالش‌های مشترک در تقاطع کشاورزی و تغییرات آب و هوایی، مرتبط است. در چنین پلتفرم راه حل گرا، کشورهای خاورمیانه می‌توانند هم زمینه آزمایشی برای نوآوری‌های جدید و هم قدرت سرمایه‌گذاری فراهم کنند، در حالی که کشورهای شریک مانند روسیه، استرالیا، چین، ژاپن و آفریقای جنوبی می‌توانند از طریق ارائه فناوری و سرمایه انسانی در نوآوری مشارکت کنند و با گرد هم آوردن تنوع تجربیات و تخصص بازیگران در سراسر جغرافیای خاورمیانه، می‌توانند توسعه راه‌حل‌ها و رویکردهای جدید برای چالش‌های آزاردهنده را تسریع بخشند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا