سویا؛ “نئو پارادایم طبیعت” مدرنیستی استوایی (بخش اول- خرده روایت کارائیبی)
البته از دیرباز “پامپاهای آرژانتینی” آن را با گندم به عنوان محصول پوششی تثبیتکننده نیتروژن در الگوی سنتی کشت شان میچرخاندند. اما در نیمه دوم قرن بیستم، سویا به عنوان یک نهاده اصلی برای صنعت روغن نباتی و خوراک طیور و آبزیان در برزیل و آرژانتین و بعدها حتی در پاراگوئه و کلمبیا جای خود را در بازار باز نمود.
امروزه سویا به یکی از مهمترین کالاهای کشاورزی در جهان تبدیل شده است – که به عنوان کالای حد واسط یا پیوندی، برای تولید غذا، خوراک دام، سوخت و صدها محصول صنعتی عمل میکند – طی بست سال گذشته، آمریکای جنوبی به منطقه تولید پیشرو سویا تبدیل شده است. رونق سویا در این قاره سرمایه فراملی محسوب شده و جریان کالاهای اساسی را با روابط اجتماعی که عمیقاً در بومشناسیهای مورد مناقشه تعبیه شده درگیر میکند. اقتصاد سیاسی سویا در آمریکای جنوبی، از جمله بازیگران شرکتی جدید و مکانیسمهای مالی که برخی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده کشاورزی جهان برمیگردد و مباحث زیست محیطی پیرامون تجارت سویا در حاشیه جنوبی آمازون همواره بحث برانگیز بوده است، نگرانیهای جدی در مورد آنچه میتوان «بیومهای ناپدید شده» در زیر سایه گسترش سویا نامید، مطرح میشود و بیشتر در مورد منطقه جنوبی آمازون است که به عنوان “قوس جنگل زدایی” بدنام است، بنابراین، بحث تولید سویا با بحثهای گستردهتری در مورد توسعه کشاورزی، صنعتیسازی و نوسازی کشاورزی در هم آمیخته میشود. اما؛ سویا چه به عنوان کارآمدترین وسیله برای «تغذیه جهان» ستایش شود و چه محکوم به این گردد که کل اکوسیستم جنگلها را آلوده میکند، بیتردید به یکی از مهمترین کالاهای کشاورزی در جهان تبدیل شده است – که به عنوان پیونددهنده صنعت و کشاورزی برای تولید غذا، خوراک دام و صدها محصول صنعتی – و ایجاد یکی از سریعترین تغییرات در چشم انداز ۳۰ سال گذشته کارائیب عمل کرده است. تولید سویا در آمریکای جنوبی اکنون بیش از ۵۷ میلیون هکتار را پوشش میدهد که بیش از هر قاره دیگری است کشاورزان آمریکای جنوبی مسئول ۵۴ درصد تولید جهانی و ۵۸ درصد از کل صادرات جهانی سویا هستند. این امر از طریق گسترش مستقیم فعالیتهای کشاورزی صنعتی با سرمایهگذاری بالا و استفاده از مواد شیمیایی به مناطقی که برای این نوع سیستم تولید حاشیهای در نظر گرفته میشد، مانند حاشیههای آمازون، “سرادو و کاتینگا” در برزیل، در سراسر “چاکوی ” بولیوی و آرژانتین رخ داده است. همچنین؛ جنگلهای آمازون و بخشهایی از جنگلهای اقیانوس اطلس ، مناطق “پسا مرزی” که در آن رژیم های مالکیتی، تولید را در مراتع تشدید و سویا را جایگزین محصولات کم سودتر میکند (مانند سرادو برزیل و پامپاس آرژانتین و اروگوئه) شامل دگرگونی بسیاری از سیستمهای جنگلی پیچیده شده است. این وضعیت در حالی است که کمتر از شش درصد از کل سویای تولید شده در جهان مستقیماً به عنوان غذای انسان مصرف میشود و تقریباً تمام آن در آمریکای جنوبی برای تولید خوراک دام و روغن خوراکی و همچنین بیودیزل و سایر محصولات صنعتی فرآوری (خردایش) میشود. سویا یک کالای کشاورزی ساده نیست؛ بلکه ماده اولیه کشاورزی و صنعتی است، بنابراین مجموعهای پیچیده از فنآوریها و تکنیکها برای اجرای انعطافپذیر تولید آن در مناظر بسیار متغیر، و شبکه جهانی ماشین آلات، انبارها، کامیونها و کشتیها که جریانهای کالا را به چندگانه هدایت میکند در آن نقش دارند. بازارهای سرتاسر جهان، که توسط تنوع حتی گستردهتری از نهادها، روابط اجتماعی و شیوههای ساختار یافته فعالاند در آن دخیلاند. سویا “مادهای” است که میتوانیم به عنوان تأثیرگذار بر کاربری زمین، مناسبات مالی -کالایی، نهاده صنعتی و دانههای روغنی آن را مطالعه کنیم. سرمایهگذاران آرژانتینی، آمریکایی و برزیلی با مشارکت کارتلهای غذایی چند ملیتی برای گسترش تولید سویا نه تنها در اروگوئه، بلکه در ونزوئلا و کلمبیا نیز همکاری میکنند. مشارکت ذینفعان و ذیمدخلان موجود در این نوشته، تداوم فرآیندهای سیاسی و اقتصادی صادرات محور در سراسر آمریکای جنوبی را نشان میدهد، و الگوهای واقعاً جدیدی از تولید و روابط اجتماعی را که از طبیعت نوین سویا بیرون میآیند، برجسته میکند.
اما سویا مجموعه دیگری از “سمبل، معانی و نمادها” را نیز در بر میگیرد که توسط روایتهای توسعه آن و نقشاش در دگرگونی عظیم جوامع روستایی و مناظری که در آمریکای جنوبی به همراه داشته و دگرگونیهایی را که در مناطق استوایی، به ویژه جنوب صحرای آفریقا جستجو میشود، هویتاش را نشان میدهد. حال دیگر؛ فناوری سویای “سرادو-سراتو”- یا مشابه آن به “لانوهای کلمبیا” و ونزوئلا به آفریقای مرکزی و جنوبی که شرایط و خاکهای مشابهی دارند، منتقل شده و سبب گشته تا دهها میلیون هکتار از زمینهایی که قبلاً برای کشاورزی در حاشیه بودند به نظام بهرهبرداری کشاورزی پرمحصول تبدیل شود. در ابتدای قران؛ تاثیرات نمادین سویا به عنوان نماد پیشرفت کشاورزی، “فراتر از واقعیت آن” به عنوان یک سیستم کشاورزی به یک “دال یا نماد توسعه روستایی قرن بیست و یکم”، از ژنومیک تا جهانی شدن این محصول، تسری و گسترش یافته است. این پدیده نشاندهنده اثرات عمیق بصری نوعی نظم و کارایی و شیوه تولید بسیار فنی و «فوردیستی» کشاورزی سویا به جای ویژگیهای نامفهوم، آتاویستی و بیرونی غیرقابل درک کشاورزی پیچیده محلی میباشد. حتی اگر رونق تولید سویا در سرتاسر آمریکای جنوبی در مشکلات اجتماعی و زیست محیطی متعددی که در ادامه به آن میپردازیم دخیل بوده است، گسترش آن بر چندین روایت قدرتمند استوار است طرفه اینکه در این میان؛ روایت ساده مالتوسی اغلب در مورد افزایش تولید غذا برای یک جهان هشت میلیاردی (نظریه براون) مطرح میشود. بنابراین این روایتها سویا را به عنوان یک مسئله امنیت غذایی بینالمللی قرار میدهد و از آنجایی که بیشتر تولید سویا به عنوان خوراک دام استفاده میشود، “چارچوب مالتوسی” به طور فزایندهای جای خود را به موضع صادقانهتری داده است. چنانکه سویا به افزایش درآمد کشاورزان در آسیا و تقاضای آن برای تولید گوشت طیور کمک فراوان نموده است. بنابراین، گسترش کشت سویا در بازار بینالمللی جای یک نگرانی بشردوستانه زیست محیطی را گرفته است. این روایتهای قدرتمند درباره سویا با محتوای نمادین درباره ضرورت مدرنیسم توسعه کشاورزی در مناطق روستایی تکمیل میشود. گسترش کشت سویا عمیقاً تصویری از دولت جدید توسعه یافته و در حال توسعه جهان سوم را هم بیان میکند، بسیاری از چالشها و نقصانهای ساختاری قبلی کشاورزی «غیر مدرن» تحت پوشش مدرنیستی سویا بازتولید شدند و نقش سویا در مراحل اولیه گذار از کشاورزی سنتی به عنوان شتابدهنده تلقی شد که نشانه مدرنیسم کشاورزی در پس هزارهها بود. این روایتها و بحثهای زیستمحیطی وابسته به آنها، قدرت فوقالعادهای به تجارت کشاورزی سویا در آمریکای جنوبی و فراتر از آن میدهد، که به طور فزایندهای از گفتمانهای غیرسیاسیشده مالتوسی، مدرنیستی و تکنوکراتیک استفاده کرده است تا این بخش را بهعنوان راهحل – بهجای نیروی محرکه – مشکلات به تصویر بکشد.
از دهه ۱۹۷۰، سویا، و به ویژه سویای استوایی، به عنوان پویاترین بخش کشاورزی در اقتصادهای روستایی آمریکای لاتین و سریعترین کالای کشاورزی رو به رشد صنعتی در جهان تکامل یافت. فرآیندهای متعددی برای گسترش سویا وجود دارد، از پاکسازی و جنگل تراشی مستقیم تا تشدید کاربریهای زمین موجود سویای گرمسیری صنعت کشاورزی ژنومی نسبتاً جدید – نوعی “نئو طبیعت Neo-nature ” – با مجموعهای از دانههای روغنی، انتخاب شده برای کاشت و برداشت مکانیزه، سازگار با دورههای نوری طولانیتر و دماهای بالاتر، محسوب میشد و در شرایط خاک اسیدیتر و کم فسفر نسبت به مناطق معتدل چین، ایالات متحده آمریکا و اوکراین؛ بخوبی قادر به رشد بود. نکته جالبتر، انطباق گونههای سویا با مناظر آمریکای جنوبی و آب و هوای (نیمه) گرمسیری بود که توسط شرکتهای تحقیقات کشاورزی دولتی برزیل و آرژانتین در دهه ۱۹۷۰ انجام شد. دولتها و شرکتهای تولید بذر داخلی تا اواخر دهه ۱۹۸۰ نقشهای اصلی را در توسعه کشت سویا ایفا کردند. در این دوره، برزیل و آرژانتین به عنوان “انکوباتور” ترویجی برای فناوریهای تولید سویا در مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری عمل کردند تا کشت این محصول جدید را به همسایگانی مثل پاراگوئه، اروگوئه و بولیوی منتقل کنند. اما از آن زمان تاکنون، دینامیک زنجیره تأمین و توسعه فناوریهای تراریخته توسط شرکتهای شیمیایی در ایالات متحده و اروپا نقوش این شرکتهای دولتی و داخلی را جابجا کرده است، رونق سویا که در دهه ۱۹۷۰ در آمریکای جنوبی آغاز شد، با تلاش انجمن تولیدکنندگان سویا برزیل (APRSOJA) در دهه ۱۹۹۰ به مناطق گرمسیری کارائیب، ره سپرد و با تغییر سیاستها به سمت تولید صادرات محور، شتاب بیشتری گرفت. گونههای اصلاحشده ژنتیکی (تراریخته) در سال ۱۹۹۵ در آرژانتین تأیید و به برزیل، پاراگوئه و بولیوی قاچاق شدند مدتی بعد آن دولتها نیز بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ آنها را تأیید کردند. در این دوره، تعداد انگشت شماری از شرکتهای شیمیایی کشاورزی فراملیتی شروع به تسلط بر دانههای سویا نمودند. چنانکه در حال حاضر در بازارهای مواد شیمیایی، سه شرکت برتر Monsanto، Syngenta ، DuPont/Pioneer بیش از ۵۵ درصد از بازارهای جهانی دانه سویا را کنترل میکنند و این انحصار در آمریکای جنوبی که گونههای تراریخته غالب هستند، حتی بیشتر است. بگونهای که پنج شرکت برتر – Syngenta، Bayer، Basf، Dow ، Monsanto بیش از ۶۹.۵ درصد از بازارهای جهانی محصولات کشاورزی را کنترل میکنند، حتی سه شرکت اول به تنهایی بیش از ۴۹.۱ درصد از بازار مواد شیمیایی کشاورزی در برزیل را در اختیار دارند. ادغام مداوم “دوپون و داو”، به ارزش ۱۳۰ میلیارد دلار و خرید “سینجنتا توسط شیم چین”، بازار بسیار همگرایی را که در حال حاضر به شدت انحصاری است، بیشتر تحکیم کرد. این دگرگونیهای کلیدی در فنآوریها و تکنیکها مرتبط با گونههای سویای GM برای مقاومت در برابر علفکشهای مبتنی بر گلایفوسیت (که در اصل توسط مونسانتو بهعنوان دانههای سویا RoundUp و RoundUp-Ready یا RR ثبت شده بود) به تدریج توسعه یافت. در ابتدا شرکتهای مزبور اظهار داشتند که بسته فناوری RR با کاهش کاربرد مواد شیمیایی کشاورزی و افزایش بهرهوری، شیوههای تولید را ساده میکند و در نتیجه هزینههای تولید را کاهش و سود کشاورز را افزایش میدهد. از دیرباز هم یکی از جذابیتهای اصلی سیستم سویا استوایی این بود که تکنیکهای کشاورزی بدون خاکورزی را فعال نموده و امکان کشت مضاعف را فراهم میکرد و آن را در مزیت بهرهوری آشکار نسبت به سیستمهای کشت سویا در مناطق معتدل قرار میداد. در حال حاضر، استفاده از دانههای تراریخته از ۸۸ درصد در برزیل تا ۹۳ درصد در بولیوی، ۹۵ درصد در پاراگوئه و بیش از ۹۹ درصد در اروگوئه و آرژانتین متغیر است. سویا در تخریب کامل طبیعتهای از پیش موجود، کشاورزی و غیره، و استفاده از زمین به عنوان بستر، تقریباً کاملتر از هر سیستم تولید زندهای دیگر، ساخت یک «طبیعت نو» را پیریزی نمود. با این حال، این ایده که استفاده از تراریخته در مقایسه با گونههای معمولی، مولدتر بوده و کاربرد سموم زراعی را کاهش میدهد، هنوز هم در همه جا و در درازمدت ثابت نشده است. اگرچه سیستمهای سویا از بسیاری جهات جدید، اکوسیستمهای «نئو» هستند، اما از فرآیندهای تکاملی مستثنی نیستند، و مشکلات مقاومت به دلیل سازگاری آفات با فشار انتخابی که در این کشتهای تخصصی سازگار شدهاند، پدیدار میسازند. ناگفته نماند “تردمیل فناوری سویا” دائماً به تحقیق و توسعه دولتی و خصوصی جدید نیاز دارد و کشاورزان را مجبور به خرید انواع و نهادههای جدیدتر به منظور حفظ سطوح رقابتی بهرهوری میکند.
بیتردید، ماده شیمیایی کشاورزی پیشرو مرتبط با سویای تراریخته گلیفوسیت است. در برزیل، آرژانتین و سایر کشورهای تولیدکننده سویا در آمریکای جنوبی بیش از هر ماده شیمیایی کشاورزی دیگری مصرف میشود و به عنوان “احتمالاً سرطان زا برای انسان” شناسایی شده است حتی شیر مادران نیز در مناطق تولید سویا توسط مواد شیمیایی کشاورزی آلوده شده است. هیچ کشوری در جهان به اندازه برزیل از آفت کش استفاده نمیکند و هیچ شرکتی از فروش این محصولات در آنجا به اندازه غول شیمیایی کشاورزی مستقر در سوئیس Syngenta درآمد کسب نمیکند. سمپاشی هوایی گلایفوسیت و سایر مواد شیمیایی کشاورزی به طور گسترده با آسیبهای جانبی به ساکنان روستایی و دامها و تخریب محصولات غیرهدف و سایر پوششهای گیاهی همراه است. ظهور علفهای هرز مقاوم به گلایفوسیت، جستجوی دیوانهوار سرمایهگذاران برای علفکشهای سمیتر مانند آترازین و داو ۲-۴D، جزئی از «عامل نارنجی»، سلاح شیمیایی مورد استفاده ارتش ایالات متحده در ویتنام، را ایجاد کرده است. هنوز هم مطالعات اپیدمیولوژیک و سوالات جدی زیست محیطی و بحثهای شدید در گسترش تولید سویا در سراسر آمریکای جنوبی وجود دارند (تأثیرات بر تنوع زیستی از طریق از دست دادن زیستگاه، جنگلزدایی و تکه تکه شدن اکوسیستم ). در واقع، نهادهها (مواد شیمیایی کشاورزی و بذور) در حال حاضر ۳۷ تا ۴۷ درصد هزینههای تولید سویا در برزیل (سیلوا و کوستا) را تشکیل میدهند و بسته تکنولوژیکی بسیار استانداردی که کشت سویای تراریخته را مشخص میکند، یکنواختی محصول را برای فرآوری و بازارهای بینالمللی تضمین میکند. برزیل دومین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی پس از ایالات متحده است – و هیچ ایالتی به اندازه ماتو گروسو رشد نمیکند. در واقع، ۲۷ درصد سویای برزیل، ۳۱ درصد ذرت و ۶۸ درصد پنبه در این ایالت کشت میشود. سویا نمونه خوبی از سرعت افزایش سطح زیر کشت یک محصول در ۲۰ سال گذشته است بطوریکه در سال ۱۹۹۸، ۲.۷ میلیون هکتار سویا زیر کشت وجود داشت؛ در سال ۲۰۰۸ این رقم ۵.۶ میلیون بود و تا سال ۲۰۱۸ به ۹.۵ میلیون هکتار افزایش یافت. حال دیگر، اکوسیستم سیستمهای تولید قارهای، تحقیقات و خطوط اعتباری، نظام بهرداری سویا، رژیمهای زراعی، زیرساختهای زراعی و زیرساختهای توسعه یافته برای صادرات مانند جادهها، سیلو، انبارها و بنادر، سیستم های مالی، اشکال ترانشیپ کالایی ، شبکههای شهری، و الگوهای مهاجرت و اقتصاد سیاسی سویا را میتوانیم به عنوان یک “نئو طبیعت” مدرنیستی استوایی طبقه بندی کنیم. سویا، با پیچیدگی تولید، بینظیری جهانی، تقاضای زیاد برای کالاهای تخصصی، و نیروی کار و خدمات مهارتی؛ نوع جدیدی از چشمانداز کشاورزی و همچنین شهرسازی کشاورزی صنعتی جدیدی را ایجاد کرده که برخلاف مراکز اداری قبلی یا انبارها و سیلوهای قدیمی؛ مدل نوینی از شهرسازی مرزی در آمریکای جنوبی موسوم به ”شهرهای سویا” که بیشتر حول محور ارائه خدمات بانکی، لجستیک صادراتی، فرآوری صنعتی و مالی ساختار یافتهاند، بوجود آورده است.