رئیس انجمن علمی سطوح آبگیر باران گفت: جمعآوری آب باران با سطوح آبگیر باران باعث میشود هم بخشی از آب شرب و هم بخش عمدهای از آب کشاورزی تأمین شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دیدهبان امنیت غذایی به نقل از خبرگزاری تسنیم، جمعآوری آب باران با استفاده از سیستمهای سطوح آبگیر باران از موضوعات مهمی است که در آبخیزداری از اهمیت فراوانی برخوردار است و کشورهای مختلف دنیا از این شیوه برای مصارف شرب و کشاورزی و جهش تولید مورد استفاده قرار دادهاند. برای تبیین این موضوع، گفتگویی تفصیلی با دکتر سید محمد تاجبخش «رئیس انجمن علمی سیستمهای سطوح آبگیر باران و عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند» انجام دادیم. اهم مسائلی که در این گفتگو بدان اشاره شد به ترتیب زیر است:
استفاده از شیوههای جمعآوری آب باران با سطوح آبگیر باران میتواند در جهش تولید و مقابله با فرسایش خاک بسیار مؤثر باشد.
یکی از راههای تأمین آب شرب و کشاورزی در دنیا، جمعآوری آب باران با سامانههای سطوح آبگیر باران است.
از راهکارهای اصلی جهت احیاء باغات و جلوگیری از نابودی آن استفاده از سطوح آبگیر باران است.
تحقیقات نشان میدهد بهرهوری محصولات دیم را میتوان با شیوههای سطوح آبگیر باران، تا دو برابر افزایش داد.
استقرار سامانههای سطوح آبگیر باران به لحاظ اقتصادی، بسیار ارزان و مقرون بهصرفه و منطبق بر چرخه آب است.
طرح انتقال آب در دنیا طرحی شکست خورده است و دولت باید به جای طرحهایی مثل انتقال آب، بر روی مدیریت هدررفت آب و تبخیر آب باران برنامهریزی کند.
مجلس شورای اسلامی با اختصاص ردیف بودجه مناسب میتواند نقش مؤثری در توسعه و رشد استفاده از سطوح آبگیر باران در کشور داشته باشد.
دولت باید نظامات محلی در جمعآوری آب باران و استفاده از آن در کشاورزی را محترم بشمارد و برای آن برنامهریزی داشته باشد و بودجه کافی بدان اختصاص دهد.
در اینجا نظر مخاطبان را به گفتگوی تفصیلی با دکتر تاجبخش جلب مینماییم:
بهعنوان اولین سوال بفرمایید نقش و جایگاه سیستمهای سطوح آبگیر باران در تحقق شعار امسال یعنی جهش تولید چگونه میتواند باشد؟
جمعآوری آب باران بهخصوص در مناطق خشک و نیمهخشک و حتی در مناطق بارانی میتواند تأمینکننده بخشی از نیاز آبی گیاهان در فصل موردنیاز باشد. اگر ما بهوسیله شیوههای استحصال آب باران با سطوح آبگیر باران بتوانیم بخشی از رواناب را کاهش دهیم خواهیم توانست 30 درصد کمبود آب بهخصوص در بخش کشاورزی را جبران کنیم و این مسأله در افزایش و جهش تولید محصولات کشاورزی میتواند بسیار مؤثر باشد. در اینباره طرحهای تحقیقاتی متعددی در دست انجام است. نتایج تحقیقات نشان میدهد محصولاتی مثل زیتون، سنجد، بادام، هلو، انگور، زردآلو به صورت دیم و با کمک فناوری جمعآوری آب باران با سطوح آبگیر باران به عمل آمده است. در نتیجه جمعآوری باران با سامانههای سطوح آبگیر باران میتواند الگویی موفق در راستای جهش تولید و مقابله با فرسایش خاک باشد. این شیوهها و الگوها قابل اعتماد بوده و باید بخشهای مختلف برای ترویج آن بکوشند.
استفاده از شیوههای سطوح آبگیر باران و جمعآوری آب باران جهت استفاده در کشاورزی، در کدام مناطق ایران انجام شده است؟
در حال حاضر این شیوهها بیشتر به صورت تحقیقاتی و پایلوت در مراکز تحقیقات منابع طبیعی استانها انجام میشود و این طرحها در مناطق مختلف کشور مثل یاسوج، گنبد کاووس، خرم آباد، گچساران انجام شده است و نتایج آن قابل ارائه است. برای نمونه در دامنه عون بن علی تبریز بادام زارهای دیم با استفاده از سطوح آبگیر باران کشت شده است و یا اینکه در خرم آباد با کمک این شیوهها زردآلو کاشته شده و در خراسان شمالی زمینه مناسب برای تاکستانهای دیم با شیوههای جمعآوری آب باران وجود دارد. کشت دیم با کمک جمعآوری آب باران در کردستان نیز قابل توسعه است. نتایج و گزارشهای این طرحها آماده و قابل ارائه است و انجمن سطوح آبگیر باران نیز در همایشها و نشستهای علمی مختلف به تبیین نتایج حاصل از این طرحها به تفصیل پرداخته است.
آیا از سیستمهای سطوح آبگیر باران میتوان برای احیای باغات استفاده کرد؟
بله؛ در بعضی مناطق برای احیاء و جلوگیری از نابودی باغات میتوان از این شیوهها استفاده کرد؛ برای نمونه پیشنهاد ما برای آبیاری و عدم تخریب و نابودی 16 هزار هکتار باغات کاشمر به علت بیآبی، جمعآوری آب باران با شیوههای سطوح آبگیر باران است و همچنین میتوان از این شیوه برای احیای انجیرستانهای استان فارس که از ذخیرهگاههای ژنتیکی محسوب میشود، استفاده کرد.
آیا آمار و ارقامی برای بهرهوری محصولات کشاورزی با استفاده از شیوههای جمعآوری آب بهوسیله سطوح آبگیر باران وجود دارد؟
تحقیقات انجام شده توسط دکتر طباطبایی یزدی در آموزشگاه شهید هاشمینژاد نشان میدهد بهرهوری محصولات دیم را میتوان با شیوههای سطوح آبگیر باران تا دو برابر افزایش داد. بهطورکلی باید به این سمت حرکت کنیم؛ زیرا که منابع آبی ایران محدود است و افزایش منابع آبی در این شرایط امکانپذیر نیست و ما به شدت با کاهش منابع آبهای زیرزمینی مواجه هستیم و باید روی هدررفت آب برنامهریزی کنیم. در واقع اگر ما بتوانیم تنها 5 درصد روانابهایی که در سطح کشور جاری میشود، کنترل و جمعآوری کنیم و برای مصارف کشاورزی و تأمین نیاز آبی گیاهان از آن استفاده کنیم، تأثیر بسیار بسزایی در افزایش و جهش تولید خواهد داشت.
نظر جنابعالی درباره استفاده از دانش بومی سطوح آبگیر باران در بخش کشاورزی چیست؟
دانش بومی استفاده از سطوح آبگیر باران در کشت دیم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و در نقاط مختلف کشور مشاهده میشود مردم محلی با استفاده از این سیستمها که از گذشتگان به ارث بردهاند به تولید محصولات کشاورزی اشتغال داشته و محصولات مختلفی مثل هندوانه، طالبی و غیره را با استفاده از این شیوهها مثل خوشاب، بندسار و غیره برداشت میکنند. نمونه موفق استفاده از سطوح آبگیر باران در کشاورزی، منطقه خراسان جنوبی است که در سال 1398 در یک هکتار خوسف بیرجند با استفاده از شیوههای استحصال آب باران، 4 میلیون و 800 هزار تومان سود خالص از هنداونه دیم برداشت شد. خوشبختانه گذشتگان ما از قدیم با این شیوهها آشنایی داشته و از این شیوهها در بخش کشاورزی استفاده میکردند. ولی متأسفانه در حال حاضر به این شیوهها، اهتمامی توسط دولت صورت نمیگیرد.
وظیفه دولت در اینباره چیست؟
دولت باید به منظور تعادل بخشی به سفرههای زیرزمینی و حفظ آبخوانهای کشور، نسبت به این شیوهها اقبال داشته باشد و تجهیزات و امکانات لازم مثل بیل، تراکتور و غیره را در اختیار جوامع محلی قرار داده تا آنها بتوانند سطوح آبگیر خود را ترمیم و تقویت کنند و برای کشاورزی آماده کنند. قطعاً مردم محلی نیز از این اقدام دولت استقبال میکنند و حتی شکرگذار دولت نیز خواهند بود. دولت به جای اینکه به فکر انتقال آب باشد باید این نظامات محلی را محترم بشمارد و برای آن برنامهریزی داشته باشد و بودجه کافی بدان اختصاص دهد.
یکی از مباحثی که در سطح دنیا مطرح است، تأمین آب شرب از طریق شیوههای جمعآوری آب باران بهوسیله سطوح آبگیر باران بهخصوص در مناطق روستایی است. آیا این مسائل در ایران نیز مطرح است؟ بخصوص اینکه ما روستاهای زیادی داریم که اهالی آنجا با مشکل بیآبی مواجه هستند.
بله مطرح است؛ ما میتوانیم برای مناطق شمالی، شمال غربی و غرب کشور آب شرب خانوارهای شهری و روستایی را از طریق جمعآوری آب باران تأمین کنیم. حتی میتوان آب شرب مناطق گرم و خشک و مناطق روستایی نیز از طریق آب باران تأمین کرد. از مزیت این طرحها آن است که سرمایهگذاری اندکی نیاز است. البته این مسائل را به مسئولان امر گفتیم ولی متأسفانه گوش شنوایی در اینباره وجود ندارد.
آیا الگوها و پایلوتهایی در این زمینه وجود دارد؟
بله مثلاً در دانشگاه تربیت مدرس طرحی اجرا شده است که آب باران بهوسیله سقف پارکینگ و ساختمانها جمعآوری میشود و بعد از تصفیه، بستهبندی شده و برای عرضه به بازار آماده میشود. معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری از این طرح حمایت کرده است.
آیا برای جمعآوری آب باران موانع قانونی وجود دارد؟
خوشبختانه موانع قانون جدی به خصوص در جمعآوری آب باران از پشت بامهای منازل و محیطهای اداری در مناطق شهری وجود ندارد. زیرا که در واقع آب بازچرخانی میشود. قوانین و اسناد بالادستی نیز این اجازه را داده است آب باران با سطوح آبگیر جمعآوری شود. در واقع استفاده از سطوح آبگیر باران مدیریت هدررفت آب و تبخیر آب باران است. الان حدود 70 آب باران تبخیر میشود و به راحتی از دسترس ما خارج میشود. سیستمهای سطوح آبگیر باران سعی میکند بخشی از بارش را در مبداء ذخیره کند و برای مصارف مختلفی مثل آبیاری فضای سبز و غیره مورد استفاده قرار دهد.
آیا بهطورکلی جمعآوری آب باران با سطوح آبگیر باران و استفاده از آن در مصارف مختلف، به لحاظ اقتصادی مقرون بهصرفه است؟
بله در واقع جمعآوری آب باران بهوسیله سطوح آبگیر باران مثل پشتبامهای منازل و ساختمانهای اداری، ارزانترین، کم هزینهترین و کم سازهترین شیوه جمعآوری و مدیریت آب است. در واقع در ساختمانها و برجهای گرانقیمت چند میلیاردی، استقرار سیستمهای جمعآوری آب باران و استفاده از آن در مصارفی مثل آبیاری، مسائل بهداشتی و غیره، چیزی در حدود 15 میلیون تومان میشود که رقم بسیار کمی است و کاملاً مقرون بهصرفه است.
آیا در این باره نیز الگوهای موفقی وجود دارد؟
بله برای نمونه در مشهد در سال 1397 از پشت بام ساختمان 110 متر مربع، حدود 15000 لیتر آب در سال جمعآوری شده است و کل هزینه این طرح حدود 8 میلیون تومان بوده است. یا اینکه بعضی مدارس کشور نیز این طرحها با کمک شهرداری اجرا شده است و شهرداری یا کل هزینه طرح یا بخشی از آن را متقبل شدهاند. نمونه دیگر این که در مدرسهای که 320 دانشآموز داشته است حدود 38 درصد آب وضوخانه بهوسیله بازچرخانی آب تأمین شده است و 38 درصد مصرف آب کاهش یافته است که این مسأله میتواند فشار بر آبهای زیرزمینی را کاهش دهد.
نمونه دیگر اینکه از خانواده 4 نفرهای که 168 متر بنا داشته است سالانه 27 درصد نیاز آبی خانواده از آب پشتبام تأمین شده است. مثال دیگر دانشگاه شاهرود است. در اردوگاه تفریحی دانشگاه شاهرود که حدود30 هکتار است، با بودجهای در حدود 67 میلیون تومان و با ساخت آبخوانهای مصنوعی، کل آب موردنیاز این مجموعه در سال بهوسیله سطوح آبگیر باران تأمین میشود. توسعه این سیستمها میتواند در موضوع تعادلبخشی آبهای زیرزمینی بسیار مؤثر باشد.
تجارب کشورهای پیشرفته در استفاده از شیوههای جمعآوری آب با سطوح آبگیر باران چگونه است؟
کشورهای پیشرفته به این موضوع، به چشم صنعت نگاه میکنند؛ مثلاً در آلمان صنایع زیادی مرتبط با جمعآوری آب باران از پشتبامهای منازل وجود دارد و در بعضی کشورها مثل آمریکا، کره جنوبی، آلمان، هلند و دیگر کشورها نیز دپارتمانها و انجمنهای علمی در اینباره وجود دارد. همین حدود دو ماه پیش از هلند دعوتنامهای داشتیم تا تجربیات ایران درباره جمعآوری سطوح آبگیر باران ارائه شود. مثال دیگر در اینباره هند است که در این کشور آب شرب روستاها و بعضی شهرها بهوسیله سطوح آبگیر باران تأمین میشود؛ زیرا که این کشور بسیار پهناور است و امکان انتقال آب و لولهکشی وجود ندارد.
موضوع جمعآوری آب باران از موضوعاتی است که حتی کشورهایی که مشکل کم آبی نیز ندارند سراغ آن رفتهاند؛ زیرا که اولاً جمعآوری آب باران میتواند از وقوع سیلهای شهری جلوگیری کند. ثانیاً این کشورها به این نتیجه رسیدهاند که ممکن است در آینده با مشکل کم آبی مواجه شوند و برای قطره قطره نزولات آسمانی برنامهریزی کردهاند.
راه توسعه استفاده از سطوح آبگیر باران در کشور چیست؟
یکی از راههای توسعه استفاده از سطوح آبگیر باران در شهرها، هماهنگی نهادها و دستگاههایی مثل شهرداری، نظام مهندسی ساختمان، وزارت راه و شهرسازی و غیره برای بکارگیری این سیستمها در منازل است. مثلاً شهرداریها باید مشوقها و تسهیلاتی برای کسانی که از این تجهیزات استفاده میکنند قرار دهد یا اینکه نظام مهندسین استفاده از تجهیزات جمعآوری آب باران بهوسیله سطوح آبگیر باران را به رسمیت بشناسد. متأسفانه نظام مهندسی در اینباره با اما و اگر مواجه است و وزارت مسکن نیز این موضوع را پذیرفته ولی برای اجرا مصمم نیست.
چرا عزم و ارادهای بین دستگاهها برای این منظور وجود ندارد؟
باید این مسأله با باور و فرهنگ تبدیل شود. متأسفانه وقتی که بحث انتقال آب از دریای عمان به خراسان شمالی و جنوب و رضوی و سیستان و بلوچستان مطرح است یا انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان، راهکارهای دیگر تأمین آب بدان توجهی نمیشود. ما به جای اینکه روی انتقال آب برنامهریزی داشته باشیم باید روی هدررفت روزانه فکر کنیم و باید این هدررفتها را کنترل کنیم و برای آن برنامه داشته باشیم. الان حدود 30 درصد آب کشور در مسیر انتقال و شبکههای آبرسانی هدر میرود. اگر این را کاهش دهیم نقش بسزایی میتواند در تأمین آب داشته باشد و نیازی به طرحهای انتقال آب نداشته باشیم.
آیا با انتقال آب دریای خزر به سمنان و آب دریای عمان به سیستان و بلوچستان و خراسان مخالفید؟
بله بنده با انتقال آب دریای خزر به سمنان و آب دریای عمان به سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی، شمالی و جنوبی مخالف هستم. زیرا که انتقال آب در دنیا یک طرح شکست خورده است و در شرایط بودجهای کشور این کار بسیار سخت است. اگر ما هدررفت آب را مدیریت کنیم نیازی به طرحهای انتقال آب نداریم. ما باید برنامهریزی کنیم که چطور میتوان از بارندگیهای فراوان مثل بارندگیهای استانهای گیلان و مازندران استفاده کنیم.
ثبت دیدگاه