ادغام عمودی در صنایع غذایی و کشاورزی قراردادی
علاوه بر این، محصول آنها اغلب فصلی و فاسدشدنی است اگرچه برای کشاورزان پاسخ موفقیتآمیز به همه این چالشها آسان نیست چون در زنجیره تأمین کشاورزی و مواد غذایی، عدم تعادل قابل توجه در قدرت چانهزنی بین تأمینکنندگان و خریداران محصولات کشاورزی و غذایی یک اتفاق رایج است. این عدم تعادل در قدرت چانه زنی ممکن است منجر به اقدامات تجاری ناعادلانه بیشتر شود. معمولاً شرکای تجاری قدرتمند به دنبال تحمیل رویهها یا ترتیبات قراردادی خاصی هستند که به نفع آنها در رابطه با معامله فروش است. البته عدم تعادل را نمیتوان تنها با اندازههای مختلف شرکت، بلکه با کالای مبادله شده توضیح داد. در کشورهایی که زنجیرههای ارزش محصولات نقدی مانند برنج به شدت تکه تکه میشوند و با معاملات کاملاً باز و، حضور واسطههای متعدد و هماهنگی اندک، روبرو هستند کشاورزی قراردادی به دلیل نیاز سوپرمارکتهای داخلی و خارجی که به زنجیرههای تأمین پیچیده نیاز دارند، به دلیل استفاده روزافزون از گواهیهای کیفیت و تضمینهای مسئولیت اجتماعی شرکتی توسط مشتریان پایین دستی کشاورزی قراردادی به طور فزایندهای اهمیت پیدا میکند، از این رو، حداقل سه عامل وجود دارد که بر قدرت بازار در بخش کشاورزی مواد غذایی تأثیر میگذارد: ۱) ساختار افقی و عمودی بازار ، ۲) اندازه نسبی شرکتها در این ساختار و ۳) خصوصیات محصول. ؛ اگرچه، این سه عامل میتوانند اثر یکدیگر را تقویت یا در تضعیف یکدیگر نقش داشته باشند. اخیرا برای مهار این کاستیها در سیاست های اتحادیه اروپا برای توسعه کشاورزی قراردادی ترتیبات سازمانی به عنوان ” ترکیبی از همکاری افقی، هماهنگی یا ادغام عمودی و مداخله عمومی دولت در برخورد با مسائل بازار “محصولات کشاورزی تعریف شده است. در این یادداشت سعی کردهام که از “ادغام عمودی شرکتی” به عنوان یکی از پیش شرطهای کشاورزی قراردادی در ترتیبات نهادی که بایسته است توسط دولت پیگیری گردد، تبیین واضحی به دست دهم.
موقعیت مشکل ساز کشاورزان در زنجیره ارزش همواره یکی از دلایل مداخله دولت های توسعهگرا در فراگرد زنجیرههای تأمین بوده است. برای حل این مشکل، اتحادیه اروپا از “همکاری افقی و همچنین ادغام عمودی” در بخش کشاورزی حمایت میکند. همکاری افقی و ادغام عمودی به کمک کشاورزی قراردادی ابزارهای قوی برای بهبود وضعیت اقتصادی تولیدکنندگان محصولات اولیه هستند. طرفه اینکه درآمد مزرعه را نمیتوان تنها از طریق قدرت چانه زنی افزایش داد، بلکه باید با افزودن “عنصر ارزش” به محصولات خام کشاورزی از طریق، فرآوری یا پالایش بیشتر، درآمد را تحت تأثیر ایجاد ارزش افزوده قرار داد. لذا، توانایی یک شرکت برای ارزش ایجاد شده در طول زنجیره تأمین با میزان رقابت پذیری آن مرتبط است. لذا به دلیل همگن بودن محصولات کشاورزی که باید قبل از مصرف فرآوری شوند، توانایی کشاورز برای افزایش ارزش از محصول خام خود محدود است. از این روی پالایش و فرآوری محصولات کشاورزی نه تنها میتواند ارزش افزوده را افزایش دهد، بلکه میتواند سطح “تمایز تجاری محصول” را نیز افزایش داده، بنابراین ارزش بالاتری ایجاد کند. چون پردازش محصول خام نیاز به یکپارچهسازی عمودی دارد، بنابراین یکپارچهسازی عمودی امکانات ( داراییهای) پردازش محصولات خام کشاورزی را افزایش میدهد. ادغام عمودی استراتژی است که به شرکت صنایع غذایی اجازه میدهد تا با در اختیار گرفتن مالکیت مستقیم مراحل مختلف فرآیند تولید خود، به جای اتکا به پیمانکاران یا تأمینکنندگان خارجی، عملیات خود را ساده کند و با به دستآوردن یا ایجاد تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان یا مکانهای خردهفروشی خود به جای برون سپاری آنها، به یکپارچگی عمودی دست یابد. در ادغام عمودی؛ شرکت غذایی تلاش میکند ردپای خود را در زنجیره تأمین یا فرآیند تولید گسترش دهد. یک شرکت به جای چسبیدن به یک نقطه واحد در طول فرآیند، درگیر یکپارچگی عمودی میشود تا بیشتر به سایر جنبههای فرآیند متکی به خود شود. به عنوان مثال، یک کارخانه تولید رب گوجه فرنگی ممکن است بخواهد مستقیماً مواد خام خود را تأمین کند یا مستقیماً به مصرفکنندگان بفروشد. البته برای سودآوری یک شرکت، تعیین اینکه در کدام بخش از زنجیره ارزش فعالیت کند، بسیار مهم است. شرکتها ممکن است فقط در یک بخش، یا در چند بخش فعالیت کنند، یا ممکن است تمام بخشهای زنجیره ارزش را یکپارچه کنند. شرکتها میتوانند با کاهش هزینهها، مانند هزینههای مبادله در طول زنجیره ارزش، به سودهای بالاتری دست یابند. لذا، کاهش هزینههای مبادله، شرکتها را به ادغام عمودی سایر بخشهای زنجیره ارزش ترغیب میکند. در هر حال هدف اصلی ادغام عمودی، به دست آوردن کنترل بیشتر بر زنجیره تأمین و فرآیند تولید است. هنگامی که یکپارچه سازی عمودی به خوبی انجام شود، هزینههای کمتر، صرفهجویی در مقیاس کاهش هزینههای حمل و نقل، زمان گردش کمتر یا تدارکات سادهتر و اتکای کمتر به طرفهای خارجی قابل حصول است. این امر همچنین ممکن است منجر به محصولات با کیفیت بالاتر شود زیرا شرکت کنترل مستقیمی بر مواد خام مورد استفاده از طریق خط تولید دارد. علاوه بر ادغام عمودی، همکاری افقی با رقابتپذیری یک شرکت نیز مرتبط است. در حالی که ادغام عمودی مستلزم دستیابی به انواع مختلفی از ظرفیتها است که معمولاً بکمک تسهیلات ارزان قیمت، خطوط اعتباری بانکی دولتی ظرفیتسازی انجام میشود. اما ادغام افقی نیازمند خلق ظرفیتهایی است که کاملاً متفاوت هستند. هدف استراتژی ادغام افقی افزایش سهم بازار، کاهش رقابت و افزایش رقابتپذیری هزینه است. از این روی در کشورهای اتحادیه اروپا، دولت با حمایت نهادی -قانونی از سازمانهای تولیدکننده کشاورزی مثل تعاونیهای کشاورزی و سازمانهای بینشاخهای مانند نظام صنفی یا اتحادیههای روستایی این موضوع را دنبال میکند. تقویت موقعیت کشاورزان در زنجیرههای ارزش از طریق تقویت همکاری بین کشاورزان، افزایش همافزایی در زنجیرههای ارزش، حمایت از توسعه مدلهای تولید مبتنی بر بازار، تقویت تحقیق و نوآوری، افزایش شفافیت بازار و حصول اطمینان از مکانیسمهای مؤثر در برابر شیوههای تجاری ناعادلانه از مهمترین اهداف دولت ها به عنوان رگولاتور در کشاورزی قراردادی است. سه عامل مؤثر بر تعامل کشاورزی قراردادی در بازار عبارتست از: تقویت موقعیت کشاورزان، اندازه نسبی شرکت ها و ساختار بازار میباشد و دولت میتواند با حمایت از همکاری بین بازیگران بازار، ساختار بازار و اندازه بازیگران بازار را به طور غیر مستقیم کمک کند. به عنوان مثال دولت میتواند از طریق تشویق همکاری افقی بین کشاورزان خرده پا از طریق تسهیل عضویتشان در شرکتهای سهامی زراعی یا شرکتهای تعاونی تولید یا تعاونی خدمات تولید به عنوان یک بازیگر بزرگتر در زنجیره ارزش عمل کنند و به طور غیرمستقیم به آنها کمک کند تا اندازه نسبی خود را افزایش دهند. با این وجود، این اقدامات میتواند بر قدرت بازار نیز تأثیر بگذارد. اما کشاورزی قراردادی بر ویژگیهای محصول ( با وضع شرایط کیفی و استانداردهای لازم) هم تأثیر میگذارد، همکاری یا عدم همکاری کشاورزان در سازمانهای تولیدکننده ( تعاونیها یا شرکتهای سهامی زراعی) به ویژگیهای محصول و فرآیندهای تولید بستگی دارد. در رابطه با ویژگیهای محصول، فسادپذیری بالا ممکن است احتمال همکاری افقی سازمانهای تولیدکننده را افزایش دهد، زیرا همکاری فیمابین شان کاهش هزینههای مبادله و ارتقای توان چانهزنی را ممکن میسازند. از سویی، ویژگیهای محصول تلاشها برای رسیدن به توافقات را متعادل میکند. در برخی موارد ساختار بازار، و قدرت چانه زنی کشاورزان، تحت تأثیر ویژگیهای محصول است. در هرحال برای دولتها پایداری زنجیرههای تأمین مواد غذایی کشاورزی در دستور کار سیاستهای بینالمللی و داخلی برای شرکتها، دولتها، سازمانهای غیردولتی و جوامع قرار دارد لذا این پایداری در زنجیرههای کشاورزی-غذایی نیازمند تعامل هماهنگ بین بازیگران زنجیره است هماهنگی بین بازیگران/مراحل زنجیره تأمین از طریق مکانیسمهایی مانند تنظیم متقابل رویکردها، روشهای برنامهریزی، ترتیبات لجستیکی، نظام مشوقها و انتقال اطلاعات رخ میدهد و میتواند شامل ترتیبات رسمی یا غیر رسمی باشد از طریق چنین مکانیسمهایی، بازیگران زنجیره به عملکرد پایداری بهتری دست مییابند؛ اما مدیریت وابستگیهای متقابل (روابط) از طریق مکانیسمهای هماهنگی انجام میشود. هماهنگی توان ایجاد، حفظ و دگرگونی روابط بین بازیگران زنجیره تأمین کشاورزی است. مکانیسمهای هماهنگی شیوهها و فرآیندهایی هستند که از طریق آنها بازیگران زنجیرهای در طول فرایند زنجیره، اداره میشوند. این مکانیسمها میتوانند “افقی یا عمودی” باشند مکانیسمهای عمودی شیوههایی برای مدیریت وابستگیهای متقابل در سراسر مراحل زنجیره تأمین هستند مکانیسمهای افقی نشاندهنده رابطه بین همتایان قرار گرفته در همان سطح زنجیره است چغندرقند در فلاندر، بلژیک، و کلزا در هسن، آلمان نمونههای مهمی هستند که نقش یکپارچهسازی زنجیره تأمین را برای کشاورزانی است که به صورت افقی همکاری میکنند، نشان میدهد. مکانیسمهای هماهنگی نقش مهمی در عملکرد پایدار زنجیرههای کشاورزی-غذایی ایفا میکنند زیرا میتوانند عدم قطعیت و پیچیدگی معاملات را کاهش دهند. تنشهای درمان نشده ممکن است منجر به هزینههای مبادله قابل توجهی شود و بر پایداری تأثیر بگذارد، مکانیسمهای هماهنگی؛ عناصری هستند که توسط بازیگران برای هماهنگکردن اقدامات، بهینهسازی مطلوبیت اقتصادی، ارتقاء رفاه اجتماعی و تقویت انعطافپذیری اکولوژیکی اتخاذ میشود.
ادغام عمودی به عنوان یک استراتژی برای افزایش جذب ارزش توسط تولیدکنندگان اولیه چغندرقند بلژیکی و مورد کلزاکاران آلمانی شواهد خوبی بدست میدهد. زنجیره تأمین یک شرکت صنایع غذایی با خرید مواد اولیه از یک تأمینکننده آغاز میشود و با فروش محصول نهایی به مشتری پایان مییابد. یکپارچگی عمودی مستلزم آن است که یک شرکت کنترل دو یا چند مرحله از ایجاد و فروش یک محصول یا خدمات را در دست بگیرد. شرکت باید بخشی از فرآیند تولید، توزیع یا خرده فروشی را که قبلاً برون سپاری شده بود، خریداری یا بازسازی کند. شرکتهای فراوری غذایی میتوانند بواسطه انعقاد قراردادهای طویل المدت با کشاورزان یا اتحادیههای تعاونی کشاورزی به صورت عمودی یکپارچه شوند تا هزینههای تولید را کاهش دهند. آنها میتوانند با باز کردن وب سایتها و فروشگاههای فیزیکی در پایان فرآیند خردهفروشی سرمایهگذاری کنند. آنها میتوانند در انبارها و ناوگان ون برای کنترل فرآیند توزیع سرمایهگذاری کنند. همه این مراحل شامل سرمایهگذاری قابل توجهی از پول برای راه اندازی امکانات و استخدام استعدادها و مدیریت است. ادغام عمودی همچنین منجر به افزایش اندازه و پیچیدگی عملیات شرکت میشود. ادغام عمودی وسیلهای برای افزایش قدرت بازار است. برای برخی از محصولات کشاورزی، برای کشاورزان آسانتر است که کنترل محصول خود را فراتر از دروازه مزرعه اعمال کنند، اما برای برخی دیگر دشوارتر است. تجارب اخیر دو ویژگی اصلی دارند. اولاً کشاورز نمیتواند محصول مربوطه را بدون فرآوری به مصرفکنندگان نهایی بفروشد. دوم، پردازش سرمایهبر است. در نتیجه، کشاورزان کانالهای فروش محدودی دارند و ادغام عمودی زنجیره تأمین پیچیده و چالش برانگیز است. این امر مستلزم همکاری بین کشاورزان برای فرآوری مواد خام در مقیاس سودآور و تأمین مالی نصب تأسیسات فرآوری است. ارتباط بین کشاورزان و صنایع غذایی از انجام معاملات بازار لحظهای تا یکپارچگی کامل، که به عنوان یکپارچگی عمودی مشخص میشود، متغیر است. مثلاً رابطه بین کشاورزان و صنایع غذایی در ترکیه با تمرکز بر کشاورزی قراردادی حاوی تجارب امیدوارکنندهای است، اما همچنان ما شاهد ساختاری دوگانه با تولید در مقیاس کوچک در کنار کارخانههای بزرگتر با استفاده از فناوریهای مدرن هستیم. دولت به هر دو طرف قرارداد کمک میکند. دو انجمن اصلی تعاونی ترکیه، (Trakyabirlik و Marmarabirlik) منافع قابل توجهی به ویژه در انبارش و فرآوری آفتابگردان، زیتون و روغن نباتی، رب گوجه فرنگی و صنایع غذایی منجمد دارند. استانهای بالیکسیر، بیلجیک، بورسا و چاناکاله، شامل منطقه بورسا ، فرآوری سبزیجات، میوه، رازک و چغندرقند را به خوبی توسعه دادهاند. در صنایع لبنی، زیتون و روغن نباتی، بیشتر بنگاهها برای تهیه مواد خام به خرید بازار آزاد متکی بودهاند، در حالی که یکی از ابزارهای گسترده هماهنگی عمودی در این بخش، کشاورزی قراردادی است. سهم زراعت قراردادی، به ویژه در کشت گوجه فرنگی و نخود، ممکن است بین ۱ تا ۱۰۰ درصد با میانگین ۷۵ درصد باشد. شصت درصد تولیدرازک قراردادی است به طور واقع بینانه کشت چغندرقند تنها از طریق کشاورزی قراردادی قابل انجام است. کشاورزی قراردادی به ویژه برای کشاورزان کوچک، ارائه خدمات مختلف، تسهیلات اعتباری و غیره به طور بالقوه سودمند است، اگرچه برخی مشکلات ذاتی در اجرا وجود دارد. با این حال، کشاورزان میتوانند بسیاری از مشکلات مربوط به ترتیبات قرارداد را با ایجاد سازمانهای تعاونی برای انجام چانه زنی تعاونی از طرف آنها حل کند. کشاورزی ترکیه در حال گذراندن فرآیند یکپارچگی عمودی با صنایع متحد است. یکی از راههای جهانی ادغام عمودی در کشاورزی، کشاورزی قراردادی است. کشاورزی قراردادی ترکیه فرآیندی است که به طور مداوم در حال تحول است. حداقل ۱۲ نوع قرارداد در نظام کشاورزی ترکیه قابل تبیین است. کاربردهای جهانی کشاورزی قراردادی نشان داده است که شرایط قراردادها بر اساس شرایط خاص خود شکل میگیرد و از محصولی به محصول دیگر متفاوت است. همچنین هر کشوری تجربیات خاص خود را دارد. کشاورزی قراردادی علاوه بر برخی از معایب و نارساییهای ذاتی در اجرای آن، مزایای زیادی هم برای تولیدکنندگان/تولیدکنندگان و هم برای یکپارچهسازان دارد. با این حال، میتوان اقداماتی را انجام داد تا این مزایا برای هر دو طرف غلبه کند. دولت ویتنام در حال حاضر با تشویق (۱) هماهنگی عمودی بین صادرکنندگان و کشاورزان از طریق کشاورزی قراردادی، و (۲) هماهنگی افقی بین کشاورزان از طریق برنامه “کشاورزان کوچک، مزرعه بزرگ”، در تلاش است تا زنجیره ارزش برنج را در دلتای رودخانه مکونگ ارتقا دهد. اخیراً، هماهنگی عمودی به عنوان یک استراتژی توسعه حیاتی برای تقویت عملکرد زنجیره ارزش برنج ویتنامی شناسایی شده است در ویتنام کشاورزی قراردادی شکلی از هماهنگی عمودی است که در آن شرکتها از کشاورزان در طول فرآیند تولید و/یا بازاریابی با فراهمکردن دسترسی بهتر به نهادههای کشاورزی با کیفیت بالا، پشتیبانی فنی، تسهیلات ذخیرهسازی و بازارهای محصول مطمئن حمایت میکنند. مشارکت در کشاورزی قراردادی بهرهوری کشاورزان را با ارائه بذرهای پرمحصول و خدمات ترویجی افزایش داده و به نوبه خود منجر به درآمدهای بالاتر گردیده است. علاوه بر این، مشارکت کشاورزی قراردادی عملکرد کلی زنجیره ارزش را از نظر افزایش تولید، کاهش هزینههای مبادله و افزایش کیفیت محصول خروجی افزایش داده است. در نهایت، ادغام افقی و ادغام عمودی استراتژیهای رقابتی هستند که شرکتها برای تحکیم موقعیت خود و متمایز ساختن خود از رقبای خود از آنها استفاده میکنند. مشارکت در بازارهای جهانی مستلزم ادغام بیشتر در زنجیره ارزش محصولات کشاورزی برای پاسخگویی به الزامات کیفیت و ایمنی مشتریان بینالمللی است. ادعا شده است که کشاورزی قراردادی (CF) با بهبود رفاه خانوارهای روستایی تأثیر مثبتی بر اقتصادهای محلی دارد. عدم قطعیت بازار نهاده تا حد زیادی کشاورزان را برای ورود به کشاورزی قراردادی ترغیب میکند. کشاورزان ریسک گریز هستند و انگیزه آنها برای مشارکت در CF در درجه اول مدیریت ریسکهای قیمت تولید است. کشاورزان ممکن است ترجیحات ریسک متفاوتی برای بازارهای مختلف که در آن فعالیت میکنند داشته باشند متعاقباً، شرکتهای کشاورزی تمایل دارند قراردادهایی را با مشخصات قیمت، کمیت و کیفیت از پیش تعیین شده طراحی کنند. با این حال، طراحی قرارداد یک فرآیند پیچیده است که شامل پارامترهای مبادلاتی بسیاری است. ارزیابی پایداری در سطح زنجیره تأمین کشاورزی-غذایی پیچیده است. دستیابی به پایداری در زنجیرههای کشاورزی-غذایی نیازمند تعامل هماهنگ بین بازیگران زنجیره به کمک ادغام عمودی است. همانگونه که در سطور بالا گفته شد، ادغام عمودی نوعی ترتیب تجاری است که در آن یک شرکت غذایی؛ مراحل مختلف در طول زنجیره تأمین را کنترل میکند و به جای تکیه بر تأمینکنندگان فاقد تعهد، این شرکت تلاش میکند تا فرآیندها را در داخل خود وارد کند تا کنترل بهتری بر فرآیند تولید داشته باشد. اگرچه ادغام عمودی ممکن است منجر به افزایش هزینههای اولیه سرمایه شود، اما هدف ادغام عمودی سادهکردن فرآیندها برای عملیات کارآمدتر و کنترل شده در دراز مدت است که در کنار ترتیبات سازمانی به عنوان ” ترکیبی از برنامههای همکاری افقی، هماهنگی یا ادغام عمودی و مداخله عمومی دولت، سیاستگزاری شده و در دستور کار دولتها در بخش کشاورزی قرار میگیرد.