استانداردها و تجارت کشاورزی؛ تجربه جمهوری خلق چین (بخش اول)
در اکتبر ۲۰۰۱، کمیته مدیریت استاندارد ملی برای انجام تعهدات چین در مورد استانداردها در” TBT/WTO ” و برای پاسخگویی فعال به چالشهای ناشی از الحاق چین به WTO در نوامبر ۲۰۰۱ تأسیس شد. چین از نظر تولیدات کشاورزی و تجارت کشاورزی کشور بزرگی است. از زمان ورود چین به سازمان تجارت جهانی، استانداردهای محصولات کشاورزی مبنایی برای تجارت کشاورزی چین، زبان فنی برای ورود به بازار بین المللی و هنجارهایی است که محصولات کشاورزی خارجی هنگام صادرات به چین باید رعایت کنند. بهبود مقیاس و ساختار استانداردها باعث افزایش بیشتر رقابت محصولات کشاورزی چین و ارتقای صادرات محصولات کشاورزی چین میشود و در عین حال اطلاعات محلی برای صادرات محصولات کشاورزی خارجی که وارد بازار چین می شود فراهم میکند. چین بزرگترین کشور نوظهور و کشور کشاورزی در امتداد کشورهای کمربند و جاده(B&R) است و تعداد استانداردهای مربوطه این کشور برای محصولات کشاورزی کمی بالاتر از سایر کشورها است تا ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، چین دارای ۵۹۹۹۴ استاندارد ملی بود که شامل ۳۸۸۹۷ استاندارد فعلی و ۱۹۶۰۶ استاندارد لغو شده بود. از این استانداردهای فعلی ۲۸۱۸ استاندارد کشاورزی و ۱۴۰۳ استاندارد فنی مواد غذایی است. استانداردهای ملی چین یا اجباری یا داوطلبانه هستند. پذیرش استانداردهای بینالمللی را میتوان بیشتر به استانداردهای خاص ملی و استانداردهای هماهنگ بینالمللی طبقه بندی کرد. در ۵ مارس ۲۰۰۸، نخست وزیر “ون جیابائو” در اولین جلسه یازدهمین کنگره ملی خلق تأکید کرد که “استانداردهای بین المللی باید برای الزامات عملکرد ایمنی و روشهای آزمایش مواد غذایی و کالاهای مصرفی اتخاذ شود.” این امر نه تنها به صادرات مواد غذایی و کالاهای مصرفی چین برای غلبه بر موانع فنی در بازار بین المللی کمک میکند، بلکه برای تضمین کیفیت و ایمنی مواد غذایی و کالاهای مصرفی در بازار داخلی نیز مفید است. نسبت استانداردهای هماهنگ بینالمللی به کل استانداردها از سال ۲۰۰۸ بهطور قابلتوجهی در نوسان بوده است و به کمترین میزان در سال ۲۰۰۸ یعنی ۳۸ درصد و در سال ۲۰۱۲ به ۴۹.۵ درصد رسیده است. از ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰، غلات با ۲۶۲۵ مورد، بیشترین استانداردها را در بین این هفت دسته محصول کشاورزی دارند. استانداردهای ملی در مرحله بعدی گوشت و فرآوردههای گوشتی، ماهی و آبزیان و سبزیجات و محصولات گیاهی قرار دارند. دستههایی که کمترین استانداردها را دارند عبارتند از شکر و محصولات قندی، چای و شیر و محصولات لبنی فرآوری شده؛ سئوال اصلی این است که آیا جریانهای تجاری بر تعداد استانداردهای ملی چین تأثیر میگذارد یا خیر در حقیقت تنظیم استاندارد ملی نسبت به حجم تجارت به دلایل زیر مؤثر است: اولاً، فرآیند تدوین استانداردها پیچیده است و نیاز به هماهنگی و همکاری ذینفعان مربوطه دارد. دوم، تنظیم و اجرای استانداردها زمان میبرد، اغلب بیش از ۵ سال. در عین حال، استانداردسازی توسط پیشرفت فناوری هدایت میشود که بر تجارت اما با تأخیر زمانی طولانی تأثیر میگذارد. سوم، به موقع بودن پذیرش استانداردهای بینالمللی نسبتاً پایین است چهارم، مشارکت شرکتهای تجاری در تدوین استانداردهای چینی محدود است . پنجم، نوسانات تجاری محصولات کشاورزی نامشخص است. چین در مواجهه با شرکای تجاری مختلف، کمتر احتمال دارد استانداردهای ملی خود را برای نوسانات واردات و صادرات محصولات کشاورزی مختلف تنظیم کند. اصولا استانداردسازی کشاورزی، بر اساس اصولی مانند سادهسازی، یکسانسازی، هماهنگی، بهینهسازی و براساس علم، فناوری و تجربه عملی است. امروزه بیش از ۱۰۰ استاندارد کیفیت کشاورزی به منظور تسهیل تجارت بینالمللی اتخاذ شده است. استانداردهای کیفیت تجاری بین المللی، طیف وسیعی از محصولات فاسدشدنی از جمله میوهها و سبزیجات تازه، محصولات خشک و خشک، سیبزمینی بذر، تخممرغ و محصولات تخممرغ، گوشت و گلهای شاخه بریده را شامل میشود. هدف استانداردسازی کشاورزی هدایت و مشخصکردن فعالیتهای کاشت، فرآوری، مدیریت و فروش محصولات کشاورزی، دستیابی به بهبود عملکرد و کیفیت محصول و همچنین ارتقای سود اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. با توسعه جهانیشدن اقتصاد و آزادی تجارت، مردم به تدریج دریافتهاندکه استانداردسازی تولیدات کشاورزی در مواجهه با موانع تجاری فنی که دائماً توسط فدراسیونهای تجاری تقویت میشود و نگرانیهای روزافزون جهانی در مورد کیفیت و ایمنی تولیدات، همگی روند اجتنابناپذیر توسعه کشاورزی مدرن است. از دهه ۱۹۷۰، استانداردسازی کشاورزی جهانی به سرعت پیشرفت کرده است، به ویژه در برخی از کشورهای توسعه یافته، جایی که کشاورزی “قبل، اواسط و پس از تولید” تقریباً استانداردسازی روشها را محقق کرده است و همچنین یک سیستم حمایت از تولید کیفی را تشکیل داده است. طبق گزارشها، سطوح استانداردسازی تولید محصولات کشاورزی در ایالات متحده، ژاپن، آلمان و فرانسه، به عنوان چند کشور الگویی، در بین بالاترین رتبهها در جهان قرار گرفته است. تولید استاندارد کشاورزی به عنوان تضمینی برای افزایش درآمد کشاورزان، اثربخشی کشاورزی و توسعه روستایی هم تلقی میشود. در حال حاضر، استانداردسازی تولید کشاورزی برای غذای سبز (سازگاربا محیط زیست و پایداری اکوسیستمی) در چین مورد تقاضا است، زیرا کشاورزی پایدار دارای سه تفاوت اساسی در مقایسه با کشاورزی معمولی است: ۱) تأکید بر اکولوژی و محیط زیست، ۲) کیفیت و کنترل کل فرآیند (پیش تولید، اواسط تولید و پس از تولید)، و ۳) تکنیکهای سنتی که با فن آوریهای پیشرفته مدرن ترکیب شده و هر یک از پیوندهای تولیدی که به صورت ارگانیک بایکدیگر ادغام شدهاند. بنابراین استانداردسازی تولیدات کشاورزی برای کشاورزی پایدار یکی از مهمترین مسائل اکولوژیکی برای توسعه پایدار اکوسیستمهای کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی است. در کشورهای در حال توسعه، بازار محصولات کشاورزی غذایی با سرعتی در حال تغییر است که در تاریخ مدرن بینظیر است. بازارها به طور فزایندهای باز هستند و به طور فزایندهای نسبت به سلیقهها و الزامات بینالمللی برای سطوح کیفیت، بستهبندی، ایمنی و حتی ویژگیهای فرآیندی مانند روشهای سازگار با محیط زیست یا اجتماعی همگن میشوند. کانالهای توزیع جدید، تحت تسلط شرکتهای بزرگتر ، خردهفروشان سوپرمارکت، تقاضاهای عملکرد بالایی را بر زنجیرههای ارزش خود تحمیل میکنند. به منظور پاسخگویی به این تقاضاهای فزاینده بازار، کشورهای در حال توسعه با تغییری اجتنابناپذیر به سمت مدلهای صنعتیتر سیستمهای کشاورزی مواجه هستند. این تغییرات نشان دهنده چالشهای جدیدی برای دسترسی کشاورزان کوچک و متوسط به بازارها و توانایی آنها برای رقابت است. سوال بسیاری از کشورها – و نه فقط کشورهای در حال توسعه – این است که چه گزینههایی برای کشاورزان کوچک وجود دارد که هنوز اکثریت بزرگ تولیدکنندگان محصولات کشاورزی جهان را تشکیل میدهند؟ راه حلهای خط مشی مستلزم تعهد به ساختارهای نهادی نوآورانه است که میتواند ظرفیت بینالمللی را به طور عادلانه به نیازهای محلی مرتبط کند. اما راه حل اصلی، برگزیدن استانداردهای جهانشمول کیفی بر اساس دستورالعملهای تجارت منصفانه و مشارکت در تجارت بینالمللی است. چگونگی تأثیر استانداردها بر جریانهای تجاری دوجانبه و چند جانبه در ادبیات تجارت کشاورزی از مطرحترین موضوعات دو دهه اخیر در تجارت کشاورزی محسوب میشود. از آنجایی که بسیاری از کشورها استفاده از ابزار تعرفهها و سایر محدودیتهای کمی را کاهش دادهاند، اقدامات غیرتعرفهای مشابه استاندار به ابزارهای مهم سیاست تجاری جایگزین تبدیل شدهاند. در بازارهای کشاورزی، استانداردهای ایمنی مواد غذایی جریانهای تجاری را شکل میدهند و تعیین میکنند که چه کسی در بسیاری از بازارهای صادراتی با ارزش بالا موفق است. در نتیجه، آنها اغلب به عنوان موانع غیر تعرفهای برای تجارت، با پیامدهای اقتصادی سیاسی متفاوت دیده میشوند و برخلاف تعرفههایی که به عنوان مالیات خالص بر واردات عمل میکنند، استانداردها هم بر واردات و هم بر تولید داخلی تأثیر میگذارند. از این رو، بسته به اینکه اثرات افزایش تقاضای آنها، در صورت وجود، بر اثر هزینه تجارت آنها غالب باشد یا نه، میتوانند اثرات مثبت (یا حتی منفی) بر تجارت داشته باشند. یافتههای تجربی، استانداردها را با ارتقاء کیفیت در صنایع غذایی مرتبط و به مثابه کاتالیزور تجارت نشان میدهند.
استانداردها و تجارت کشاورزی
تئوری تجارت جدید، تئوری مزیت رقابتی بینالمللی و اقتصاد استانداردها زمینه را برای بحث نظری در مورد استانداردها و تجارت فراهم کرده است. بر اساس نظریه تجارت مدرن، فناوری درون زا است. بنابراین تغییرات سریع در فناوری انگیزههای تجارت و پیامدهای ادغام در بازارهای جهانی، استانداردهای فنی را که با تجارت مرتبط هستند تشدید میکند. بر اساس تئوری مزیت رقابتی بینالمللی، سازمانهای ملی استاندارد، شرایط را برای بهرهوری بالاتر برای بهبود رقابتپذیری یک کشور ایجاد میکنند. محیط نهادی یک کشور، مانند مؤسسات استاندارد، نقش مثبت و سازندهای در بهبود رقابت پذیری تولیدات ملی از طریق عواملی که شرایط را برای رشد بهرهوری بالاتر ایجاد میکند، ایفا میکند. تعدیل استانداردها توسط دولت، نوآوری را از طریق بهبود فناوری یا توسعه مدیریتی تحریک میکند و مزیتهای رقابتی جدیدی ایجاد میکند. چنانکه در بین اقتصادهای توسعه یافته، استانداردها سختگیرانه هستند و موفقیت شرکتهای آنها را میتوان به این مجموعه استانداردها نسبت داد. با توجه به اقتصاد استانداردها، استانداردها شاخص مهمی از قدرت فنی هستند و در نتیجه تجارت و اقتصاد را تحت تأثیر قرار میدهند .محققان معمولاً از تعداد استانداردها برای آزمایش اثر تجاری استانداردها استفاده میکنند. این استانداردها بسته به اینکه مبتنی بر استانداردهای بینالمللی باشند، بیشتر به استانداردهای خاص کشور و استانداردهای هماهنگ بینالمللی یا بسته به اجرای استانداردها، به استانداردهای اجباری یا داوطلبانه طبقه بندی میشوند. تجزیه و تحلیل تجربی استانداردها در کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که اثر تجاری استانداردهای خاص ملی نامشخص است، در حالی که استانداردهای هماهنگ بین المللی اثر مثبتی دارند. استانداردهای اجباری باعث کاهش صادرات کشورهای در حال توسعه میشود از نظر هزینههای انطباق قبل و بعد از تولید، استانداردهای اجباری و استانداردهای داوطلبانه هزینههای تولید و توزیع را تغییر میدهند. بنابراین، هر دو نوع استاندارد برای تجارت جهانی معنادار هستند. بحث استانداردها در سیاستهای تجاری اهمیت فزایندهای دارد استانداردها به طور غیرمستقیم رشد اقتصادی را ارتقا میدهند زیرا ماهیت تجارت یک کانال جهانی است که برای گسترش دانش فنی و تحریک نوآوری توسعه یافته است. تحلیلها، از جمله مطالعات کشورهای در حال توسعه، در خصوص وضع استانداردها ناهمگن هستند اما محققان دریافتهاند که برای صادرات محصولات غذایی چین، هم استانداردهای خاص کشور و هم استانداردهای هماهنگ بینالمللی تجارت را باید ترویج نمود. برای تجارت چین و ایالات متحده، هر دو نوع استاندارد تجارت را ترویج میکنند. مطالعات همچنین نشان داده است که استانداردهای ایمنی مواد غذایی حجم تجارت مواد غذایی را برای ۶۱ کشور واردکننده و ۶۶ محصول مختلف کاهش میدهد و بر دسترسی به بازار خارجی و ارزش صادرات کالاها تأثیر منفی میگذارد و استانداردهای اجباری، مانند اقدامات بهداشتی و گیاهی (SPS)، مانع از صادرات مواد غذایی میشود و اثرات منفی آن تحت تأثیر انواع محصول قرار میگیرد. تنها استانداردهای خاص ملی برای تجارت مفید نیستند، در حالی که استانداردهای هماهنگ بینالمللی تجارت را ترویج میکنند. هر چه تمرکز تجاری بین کشورهای تعیینکننده استاندارد و شرکای تجاری بیشتر باشد، اثرات منفی اقدامات SPS کمتر است .
تأثیر مکانیسم میانجی استانداردها بر تجارت کشاورزی
طی سه دهه اخیر استانداردها نه تنها در ورود محصولات کشاورزی چین به بازار جهانی مؤثرند بلکه در ورود محصولات کشاورزی از کشورهای مبدا به چین نیز مؤثر هستند. استانداردها بر تجارت کشاورزی تأثیر میگذارند، اما تأثیر انواع مختلف استانداردها بر تجارت ناهمگن است. استانداردها کیفیت را تعیین میکنند. بازارهای دارای استاندارد معمولاً بهتر از بازارهای بدون استاندارد هستند. بنابراین، چه یک استاندارد خاص کشور باشد یا در سطح بینالمللی هماهنگ باشد، اثر رقابتی ایجاد میکند و میتواند صادرات محصولات کشاورزی چین را به کشورهای متعامل ارتقا دهد. استانداردهای خاص ملی، اجباری یا داوطلبانه، صادرات چین را ترویج میکنند و واردات را از طریق اثر رقابتی تشویق میکنند. افزایش رقابتپذیری از بهبود کارایی داخلی و کیفیت شرکتها ناشی میشود که استانداردها را اتخاذ میکنند. استانداردها میتوانند رقابتپذیری محصولات داخلی را افزایش دهند، سیگنالهای کیفیت و ایمنی ارسال کنند و به رشد حجم صادرات کمک کنند. استانداردها سیگنالهای تجاری مهمی را ارسال میکنند و رقابتپذیری کشورهایی را که استانداردهای سختگیرانه را رعایت میکنند، ارتقا میدهند استانداردهای خاص ملی میتواند اطلاعات مهمی را برای کشورهای تجاری شریک برای صادرات محصولات کشاورزی فراهم کند. این استانداردها همچنین از طریق اثر اطلاعاتی صادرات را تشویق میکنند. استانداردها اطلاعات کلیدی را در مورد بازار داخلی و فناوری ارائه میدهند و به صادرکنندگان خارجی کمک میکنند تا محصولات خود را برای ورود به بازار داخلی اصلاح، تنظیم و تطبیق دهند. پذیرش یک استاندارد توسط یک کشور نشاندهنده مکانیزمی است که میتواند اطلاعاتی در مورد هنجارهای لازم برای فروش در بازار کشور ارائه دهد. دانش محلی از طریق این مکانیسم منتشر میشود که باعث بهبود شفافیت و وضوح میشود. به همین ترتیب، استانداردهای هماهنگ بینالمللی میتوانند یک اثر اطلاعاتی و یک اثر زبانی مشترک در بین کشورهای تجاری ایجاد کنند. ویژگیهای زبان مشترک استانداردهای بینالمللی میتواند اصطکاک تجاری بین شرکتها را با اجازه دادن به ارتباطات بلادرنگ کاهش دهد. موافقت نامههای منطقهای در مورد هماهنگسازی استانداردها، تجارت بین کشورهای شرکتکننده را افزایش میدهد، اما صادرات کشورهای مستثنی شده را کاهش میدهد، به ویژه در بازارهایی که سختی استانداردها را افزایش دادهاند. دانش فنی مربوط به شرکای تجاری در بهبود کارایی مبادلات و ارتقای تجارت فرامرزی مهم است لذا پیروی از استانداردهای بین المللی نه تنها به این معنی است که محصولات با هنجارهای بینالمللی مطابقت دارند، بلکه نشاندهنده سایر ویژگیهای مثبت (به عنوان مثال، کارایی مدیریت داخلی و کنترل کیفیت مواد) شرکتها است. رعایت استانداردها هزینه تجارت در تولید، بهرهبرداری و فروش را افزایش میدهد و در نتیجه اثر هزینهای را به همراه دارد و چنین هزینههای انطباق را نمیتوان برای شرکتهای کوچک و متوسط و همچنین برای شرکتهای کشورهای نوظهور نادیده گرفت. هزینههای انطباق به ویژه برای شرکتهایی که هیچ تأثیری در محیط بینالمللی بر فرآیند استانداردسازی ندارند گران است . پذیرش استانداردها منجر به هزینههای اضافی، تاخیر در فرآیند و اسناد دست و پا گیر مورد نیاز برای تهیه استانداردهای مربوطه برای صدور گواهینامه میشود. علاوه بر این، استانداردهای سختگیرانه میتوانند موانع ورود را با افزایش هزینههای انطباق ایجاد کنند. اگر انتشار استانداردها باعث شود تولیدکنندگان خارجی هزینههای انطباق بالایی را متحمل شوند، مانع تجارت نیز میشود. برای انطباق با استانداردها، تولیدکنندگان خارجی باید طراحی تولید خود را تنظیم کنند، سیستمهای تولید خود را بازسازی کنند و از انواع روشهای صدور گواهینامه و آزمایشهای تخصصی پیروی کنند. به طور کلی، اثر مثبت، از جمله اثر رقابتی ، اثر اطلاعات، و اثر زبان مشترک استانداردها ؛ تجارت محصولات کشاورزی را ارتقا میدهد اما اثر منفی، از جمله اثر هزینهای و اثر موانع ورود به تجارت بین المللی را نباید از نظر دور داشت. قانون استاندارد سازی چین ، تصریح میکند که محصولات و خدماتی که استانداردهای اجباری را رعایت نمیکنند، نباید تولید یا فروخته شوند. بنابراین، اثرات تجاری مثبت یا منفی استانداردهای اجباری در مقایسه با استانداردهای داوطلبانه تقویت میشود. اثرات خالص استانداردها بر تجارت محصولات کشاورزی بین چین و کشورهای B&R به اندازه نسبی رقابت، اطلاعات، زبان مشترک، هزینه و اثرات موانع ورود بستگی دارد که همگی منجر به ارتقا یا ممانعتهای تجاری میشوند. آزادسازی تجارت، اساس جهانی شدن اقتصادی است. اگرچه اقتصاددانان در مورد مزایای فراوان آن اتفاق نظر دارند، اما در تجارت برنده و بازنده وجود دارد. گروههای ذینفعی که از تجارت آسیب میبینند، دولت را لابی میکنند تا تجارت را محدود کند تا از منافع آنها محافظت کند. تدوین استانداردهای تجارت کشاورزی بر منافع کشورها، صنایع و بنگاهها تأثیر میگذارد. سیاست چین در مورد محصولات کشاورزی بر اقتصاد ملی کلی و هماهنگی بخشهای مختلف تأکید کرده است که توجه به ذینفعان سیاست تجارت کشاورزی – بنگاهها و مصرفکنندگان – باید بهبود یابد. از زمان ورود چین به WTO، توجه بیشتری به توسعه استانداردهای چین به ویژه استانداردسازی محصولات کشاورزی شده است. ابتکار B&R تأثیر مهمی بر آزادسازی تجارت چین پس از پیوستن به WTO داشته است. با توجه به برنامه اقدام برای اتصال استانداردها در تلاشهای مشترک برای ایجاد کمربند و جاده ابتکار ۲۰۱۸-۲۰۲۰ ، چین به تقاضا محور بودن، هدایت استانداردها، انجام همکاریهای نوآورانه، و (۲) تقویت هماهنگی راهبردهای استانداردسازی و توسعه استانداردهای سازگار متقابل با کشورهای” B&R” استانداردهای چینی بر اساس یک رویکرد هماهنگ بینالمللی تدوین شدهاند و مکمل استانداردهای مسلط B&R بوده ، و بسیار پذیرای دولتها و شرکتهای B&R بودهاند. منطق عملی این است که همکاری و هماهنگی بین چین و کشورهای B&R در زمینه استانداردسازی بینالمللی میتواند روابط تجاری اقتصادی آنها را تقویت کند.