کشاورزی ایران و لزوم بازنگری در تعهدات توافق پاریس
کاهش انتشار گازهای گلخانهای از فراگرد تولید کشاورزی برای دستیابی به اهداف توافقنامه پاریس حیاتی است. انتشار گازهای گلخانهای را میتوان با گازهای مختلفی تعریف کرد که عمدهترین آنها دیاکسیدکربن، متان و اکسید نیتروژن است. اکسید نیتروژن با استفاده بیش از حد از کودهای مصنوعی و منابع آلی مانند کود حیوانی ترشح میشود و اثر گرمایی ۳۰۰ برابر دیاکسیدکربن دارد. سطوح اکسید نیتروژن در اتمسفر ۲۰ درصد بیشتر از دوران پیش از صنعتیشدن است که بیشتر آن از طریق کشاورزی حاصل میشود منابع اصلی انتشار گازهای گلخانهای در کشاورزی عبارتند از دیاکسیدکربن، انتشار متان، انتشار اکسید نیتروژن؛ فعالیتهای کشاورزی منبع انتشار و مسئول حدود ۱۴ درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی و حدود یک سوم از انتشار اکسید نیتروژن حاصل از کشاورزی از کود دامی است. آلایندههای آب و هوایی کوتاه مدت (SLCPs) – دسته ای از آلایندههای هوا که اثرات گرمایش جوی شدیدی نیز دارند – بخش عمدهای از اثرات آب و هوایی کشاورزی را تشکیل میدهند SLCPهای اصلی متان، کربن سیاه، ازن تروپوسفر و هیدروفلوئوروکربنها (HFCs) هستند. توافق پاریس اهمیت کاهش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از جنگلزدایی و تخریب جنگلها را تأیید کرده و کشورها را تشویق نموده تا در این زمینه اقدام کنند. پس از توافق پاریس، این کمکها به کمکهای تعیینشده ملی تبدیل میشوند، که یک نقشه راه مهم برای هدایت حمایتهای فنی و سیاستی آینده برای بخش کشاورزی خواهد بود. تصویب موافقتنامه پاریس در مورد تغییرات آب و هوایی نشاندهنده این است که سیاستهای سختگیرانه اقلیمی در مقیاس جهانی مفید است. یک پنجم کل انتشار گازهای گلخانهای منبعث از سیستم غذایی تجارت جهانی و ناشی از حمل و نقل مواد غذایی در سراسر جهان ناشی میشود. اما، کشورها به دلیل ترس از پیامدهای منفی برای اقتصاد داخلی خود، تمایلی به اتخاذ تدابیر سیاستی لازم ندارند. بر اساس توافق پاریس، به کمک تلاش بینالمللی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، ایران باید تا سال ۲۰۵۰ حدود ۱۲ درصد از انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهد و همه بخشهای اقتصادی باید در این امر سهیم باشند. بر اساس این توافق؛ ایران پذیرفته است که انتشار گازهای گلخانهای را به میزان ۴ درصد طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰ کاهش دهد و همانگونه که گفته شد در صورت وجود حمایتهای مالی و فناوری برای حذف این گازها، پتانسیل کاهش انتشار گازهای گلخانهای را تا ۱۲ درصد وجود دارد.
ایران به عنوان یک تولیدکننده مهم کشاورزی برای چندین کالای کشاورزی در بین ۲۰ تولیدکننده برتر جهان قرار دارد و کشاورزی ایران قطعاً بیشترین تأثیر را از تأثیرات منفی تغییرات اقلیمی بهویژه از نظر کمیت و کیفیت محصولات میبیند. از سوی دیگر، به دلیل کیفیت پایین و ناپایدار نزدیک به ۵۰ درصد از اراضی کشاورزی ایران، تنها ۶/۲ درصد از اراضی ایران برای کشاورزی مناسب است و توسعه اراضی کشاورزی از منظر کمی با چالش جدی مواجه است که در کنار کهنگی تکنولوژی کشاورزی نقش اساسی در بی ثباتی امنیت غذایی ایران دارد. طبق گزارش فائو، ایران در حال حاضر در بین تولیدکنندگان برتر محصولات کشاورزی جهان قرار دارد. جمهوری اسلامی سومین تولیدکننده خرما، عسل، پسته و گردو در جهان است. این کشور همچنین در تولید گردو با تولید سالانه ۳۵۶ هزار تن در رتبه سوم جهان قرار دارد و از نظر تولید بادام و هندوانه نیز ایران در رتبه چهارم قرار دارد. ایران در حال حاضر در زمینه سبزیجات و آجیل به خودکفایی رسیده و واردات گوشت مرغ، پنیر و شیر تقریباً وجود ندارد. اما در عین حال واردات قابل توجهی دانههای روغنی، گوشت قرمز، روغن، کره، ماهی، میوه، گندم و برنج وجود دارد و انتظار نمیرود در آینده نزدیک به خودکفایی نسبت به این محصولات دست یابد. همچنین لازم به ذکر است که تقریباً ۷۱ درصد مواد اولیه خوراک دام از خارج از کشور وارد میشود. تقاضای ۷ میلیون تن جو برای خوراک دام در ایران رو به رشد است و نیاز به افزایش عرضه از طریق واردات ۵/۳ میلیون تن دارد که سومین واردکننده جو در جهان و که بیشتر از منطقه دریای سیاه است. ایران و عربستان سعودی، ۴۲ درصد از واردات جهانی جو را تشکیل میدهند. تولید ذرت در ایران با چالشهای زیادی همراه است که منجر به پیشبینی متوسط سالیانه ۸-۹ میلیون تن واردات میشود که ایران را به ششمین واردکننده بزرگ ذرت در جهان تبدیل میکند. با وجود افزایش تولید غلات، ایران همچنان به واردات نیاز دارد تا بتواند مصرف داخلی را تأمین کند و ذخایر را پر کند و توانایی گستردهتر ایران با فشار ظالمانه غربیها به رهبری آمریکا برای مقابله با شوکهای عرضه بالقوه به دلیل چالشهای داخلی و ژئوپلیتیکی محدود شده است. طرفه اینکه سیاست دولت در مورد خودکفایی برای تضمین امنیت غذایی به دلایل متعددی مانند سطح بالای ناکارآمدی در استفاده از آب در بخش کشاورزی، کمبود آب و شورشدن زمینها، وقوع سیلابها و خشکسالی به طور فزایندهای در سالهای آینده به چالش کشیده میشود. همچنین افزایش ضایعات غذایی یکی از مشکلات جدی پیش روی کشور است. پس توجه به تغییر سبک مصرف مواد غذایی در کلان شهرها و در بین طبقه متوسط ضروری است.
تغییر اقلیم یک پدیده جهانی است که میتواند توسط دو عامل اصلی یعنی دما و بارش تعیین شود. گرمشدن کره زمین پیامد فوری افزایش انتشار گازهای گلخانهای است و باعث وقوع آتشسوزیهای وسیع در عرصهها، طوفانهای مکرر، خشکسالی و سیل میشود. فعالیتهای انسانی مانند سوزاندن سوختهای فسیلی، پاکسازی جنگلها و رشد محصولات زراعی سطح گازهای گلخانهای را در جو افزایش میدهد در این رابطه کشاورزی منبع مهمی از نظر انتشار گازهای گلخانهای و از سوی دیگر بخش اصلی از نظر تولید مواد غذایی است. سازمان خواربار و کشاورزی (FAO) تخمین میزند که کشاورزان باید ۷۰ درصد غذای بیشتری تولید کنند تا نیازهای جمعیت مورد انتظار ۹.۱ میلیارد نفر را تا سال ۲۰۵۰ برآورده سازند. بر اساس گزارش پنجم ارزیابی هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC)، حدود ۲۳ ریسک کلیدی تغییر اقلیم شناسایی شده دقیقاً با امنیت غذایی و تغذیه مرتبطاند به عنوان مثال، پیشبینی میشود کاهش بهرهوری کشاورزی (مستقیم) و افزایش قیمت محصولات کشاورزی (غیر مستقیم)، از طریق پیامدهای مستقیم و عمدتاً منفی افزایش دما، تغییر در الگوهای بارش و افزایش فراوانی رویدادهای شدید بر بهرهوری محصولات کشاورزی، دام، جنگلداری، شیلات، آبزیپروری و اکوسیستمها سبب کاهش ۳.۲ درصدی در دسترسی جهانی غذا گردد. با افزایش تقاضای جهانی غذا، سهم کشاورزی در کل انتشار گازهای گلخانهای نیز افزایش خواهد یافت. بنابراین، کشاورزی باید انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش دهد. لذا با توجه به اینکه ۴۵ درصد از کل انتشار گازهای گلخانهای منتسب به کشاورزی از تولیدات حیوانی است و سیستمهای تولید دام و آبزیان قادر به ارائه مواد غذایی در دسترس هستند، در صورت امکان باید برای روشها و فناوریهای سازگار با آب و هوا نوآوری شوند.
پاسخ نهایی به دو موضوع مهم امروزی یعنی دستیابی به امنیت غذایی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای، کشاورزی هوشمند اقلیمی، همانطور که توسط فائو در سال ۲۰۱۰ تعریف و ارائه شد، میباشد. برخی شواهد از گرم شدن آب و هوای جهان نشان میدهد که میانگین سالانه دمای سطح جهانی به تدریج افزایش مییابد و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ بین ۱.۳ تا ۱.۷ درجه سانتیگراد بالاتر از میانگین قبل از صنعتیشدن باشد. روند چهل ساله تغییر دما و بارندگی در ایران نیز ، نشان میدهد که گرم شدن اقلیم در کشور در حال رخ دادن است. بنابراین انتظار میرود بر فعالیتهای کشاورزی تأثیر نامطلوب بگذارد. گرم شدن آب و هوا یعنی بارش کمتر و فصول خشک طولانی تحت تأثیر انتشار گازهای گلخانهای، که میتواند تولیدات کشاورزی و عملکرد را کاهش، تلفات دام را افزایش، تولید شیر را تقلیل، کاهش تناژ محصول و فرسایش خاک را سرعت بخشد. از آنجایی که کشور با کمتر از یک سوم میانگین جهانی بارندگی یکی از مناطق کم آب در جهان است، بنابراین در برنامه مشارکت ملی (NDC) مناسبسازی بخش کشاورزی کشور با در نظر گرفتن استراتژیهای سازگاری و کاهش تأثیرات تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی بدون آسیبرساندن بر روند توسعه صنایع مرتبط با نفت و گاز در کشور و رعایت ملاحظات امنیتی امری ضروری است. بخش کشاورزی در ایران از طریق فرآیندهای برنامهریزی ملی که برنامههای اقدام تغییرات آب و هوایی یعنی تعهد ۱۲ درصدی (در صورت برداشته شدن تحریمها) و یا ۴ درصدی (بدون برداشته شدن تحریمها) را با توجه به شرایط تحریمی و در اختیار نداشتن تکنولوژی روز باید بصورت مشروط و در قبال اخذ امتیازات مکفی از سوی نهادهای فنی و مالی بین المللی مثلا الحاق ایران به WTO با اخذ تضامین لازم، وام و کمکهای تکنیکال از مراجع جهانی مسئول با تجدید نظر در تعهدات سنگین قبلی پیگیری کند، حتی پایه تعهدات ما در این معاهده از ۴ درصد باید به یک درصد تعدیل شود. لذا اجرای این تعهدات نیازمند نوسازی همه جانبه و بروزرسانی کشاورزی با جدیدترین فناوریهای کشاورزی هوشمند است که میتواند مصرف منابع پایه طبیعی (به ویژه آب) را کاهش و به طور مؤثر و بهرهوری کشاورزی ایران را افزایش دهد. یک سیاست آب و هوایی مشترک میان ذی نفعان و ذی مدخلان ملی برای ساختن زمینی پایدار مورد نیاز است و اقدامات هوشمند کشاورزی میتواند تغییرات آب و هوایی (کاهش انتشار گازهای گلخانهای) را کاهش دهد، یا کشاورزی را با تغییرات قابل توجه (توسعه کیفیت خاک و آب، کشاورزی پایدار) تطبیق دهد. در حال حاضر سیستم کشت قادر به ارائه مواد غذایی مکفی و در دسترس نیست. بخش کشاورزی ایران از تکنیکهای کشاورزی قدیمی استفاده میکند که باعث کاهش عملکرد میشود بنابراین سیستم کشت نیازمند نوآوریها و مداخلاتی در کلیت نظام بهرهبرداری کشاورزی است تا با توجه به کمبود خاک و آب در کشور بهرهوری بیشتری داشته و در عین حال سازگار با آب و هوا باشد.
کشاورزی هوشمند با آب و هوا یکی از پاسخها به چالشهایی است که کشاورزی به دلیل تغییرات آب و هوایی با آن مواجه است. بنابراین استفاده از فناوریها برای استفاده مؤثر از نهادههایی مانند انرژی، کود، آب، بذر، خوراک و آفتکشها باید برای بهبود نسبت ورودی به ستانده در تولید کشاورزی و افزایش بهرهوری جزئی سپس پایداری محیطی، حمایت شود. امنیت غذایی که به عنوان یک عامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با سلامت عمومی تلقی میشود، سلامت افراد جامعه را تضمین میکند و نقش بسزایی در بهبود حکمرانی ایفا میکند. این مفهوم ارتباط نزدیکی با مفهوم ثبات غذا دارد. پایداری غذا به این معناست که برای همه انسانها در همه مکانها و در همه زمانها غذای کافی، با کیفیت و مغذی وجود داشته باشد و هیچ عاملی مانع این مهم نشود. ثبات در تولید و عرضه غذا در قلب امنیت غذایی قرار دارد و سیستمهای غذایی را در مواقع بحرانهای اقلیمی انعطافپذیر میکند. تأثیر منفی تغییر اقلیم بر تولیدات کشاورزی، تشدید روند تورمی، قیمت بالای مواد غذایی، افزایش ضایعات مواد غذایی، افزایش نیاز به واردات مواد غذایی و از آن مهمتر، فشار حداکثری تحریمهای بینالمللی ادامهدار دسترسی به غذای مقرون به صرفه را دشوار می کند و امنیت غذایی ایران را با چالشهایی مواجه میکند. علاوه بر این، بحران ناشی از مناقشات ژئوپلتیکی جنگ اوکراین، پروکسیهای مخرب صهیونیستی -آمریکایی در مجاورت مرزهای کشور، مشکلات تأمین ارز، پیامدهای COVID-19 ، تبعات مردمیسازی یارانهها، با تشدید فشارهای اقتصادی بر درآمدهای دولت و همچنین افزایش بیکاری که مستقیماً ناامنی غذایی را تشدید کرده است، درآمد خانوادهها و دولت را کاهش داده است. لذا، برای تأمین امنیت غذایی و آبی کشور، اقدامات اساسیتری مورد نیاز است. ادامه اصلاحات یارانهها باید هزینههای آب و سوخت را با هزینه واقعی خود هماهنگ کند تا انگیزه استفاده کارآمدتر را فراهم کند. تغییر ساختار قیمتهای تضمین شده برای محصولات خاص در مناطق خاص به منظور منعکسکردن منابع موجود میتواند الگوهای کشت جدید را که با شرایط زمین و آب مناسبتر است، ترویج کند. پس انداز حاصل از اصلاح یارانهها میتواند به نوبه خود برای حمایت از سرمایهگذاری و نوآوری کشاورزی هدایت شود. جابجایی کشت به دور از مناطق کمآب، همراه با بهبود راندمان آبیاری، میتواند عملکرد ملی را افزایش دهد و به طور همزمان تقاضای آب را کاهش دهد. فناوری کشاورزی دیجیتالیزه، دقیق، هوشمند نیز میتواند نقش بالا و مهمی ایفا کند. ایران پتانسیل انرژی خورشیدی قابل توجهی دارد. سیستمهای نمکزدایی خورشیدی توزیعشده محلی میتوانند آبهای زیرزمینی شور را برای استفاده مجدد و بازیافت تصفیه کنند. تا کنون ایران عزیز ما پتانسیل کشاورزی قابل توجهی را حفظ کرده است. بنابراین با اصلاحات در سیاستگذاری عملی و افزایش تعهد جامعه کشاورزی به پایداری و تابآوری منابع پایه، جمهوری اسلامی ایران میتواند آینده روشن و پایدارتری را در بخش کشاورزی تحقق بخشد.